ديگرى ماليدند و ديگر دست بر خاك نزدند و به يك مرتبه اكتفا فرمودند.
بدان كه حكايت عمار در طريق شيعه و سنى متواتر است و هيچ كس در تواتر قرآن شك ندارد. سنيان در صحاح خود بطرق متكثره از عمر بن الخطاب روايت كردهاند كه عمر اعتقاد به تيمم نداشت و مىگفت كه اگر آب بهم نرسد نماز مكنيد و در مجلس عمر عمار حكايت خود را كرد عمر او را تهديد نمود عمار گفت اگر به جدّى: من حكايت خود را جائى نقل نكنم، و همين معنى كافى است در كفر او كفر سنيان سيما علماى ايشان كه شخصى كه منكر قرآن باشد و به اتفاق مسلمانان كافر باشد او را امام دانند و اگر خواهى رجوع به صحاح سته كن در باب تيمم.
و ليكن اينها عبادت او است حق به جانب ايشان است كسى كه سيدة نساء العالمين فاطمة الزهراء با محسن فرزند رسول خدا شهيد كند و قصور نداشته باشد انكار قرآن سهل خواهد بود و كسى كه حضرت سيد المرسلين (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را گويد كه اين مردك هذيان مىگويد و در جميع صحاح سته متواترا از او نقل كنند و منافى اسلام او نباشد اينها سهل خواهد بود.
(فاذا تيمّم الرّجل للوضوء ضرب يديه على الارض مرّة واحدة ثمّ نفضهما و مسح بهما جبينيه و حاجبيه و مسح على ظهر كفّيه و اذا كان التّيمّم للجنابة ضرب يديه على الارض مرّة واحدة ثمّ نفضهما و مسح بهما جبينيه و حاجبيه ثمّ ضرب يديه على الارض مرّة اخرى و مسح على ظهر يديه فوق الكفّ قليلا و يبدأ بمسح اليمنى قبل اليسرى)(1)
پس هر گاه شخصى خواهد كه تيمم بدل از وضو كند هر دو دستها را يك مرتبه بر زمين زند و خاك آن را بيفشاند و بهر دو دست مسح بر دو طرف پيشانى كند با ابروها و پشت هر دو دست را مسح كند. و اگر تيمم بدل از غسل جنابت باشد هر دو دست را يك مرتبه بر زمين زند پس هر دو دست را بيفشاند و