و ليكن بعنوان نهى در چهار صد كلمه باين مضمون كه شمشير را با خود به حرم مبريد و نماز مكنيد البته هيچ يك از شما در وقتى كه در برابر او شمشير باشد زيرا كه قبل محل امن است و صدوق مناهى را بلا يجوز تعبير مىكند و مرادش اعم از كراهت و حرمتست در اكثر اوقات يا آن كه نهى را از جهت حرمت مىداند مگر جائى كه حديث ديگر باشد كه دليل كراهت باشد و ليكن اين معنى خلاف دأب اخباريّين است و ليكن صدوق واسطه را اختيار كرده است و گاهى اجتهاد مىكند بنا بر اين است كه علما قول او را نقل مىكنند بخلاف ثقه الاسلام كلينى كه اخبارى محض است و علما قول او را نقل نكردهاند و گمان اين ضعيف آنست كه كلينى را نظير نيست در فضل و حال و اللَّه تعالى يعلم.
(و سال علىّ بن جعفر اخاه موسى بن جعفر (صلوات اللَّه عليهما) عن الرّجل هل يصلح له ان يصلّى و امامه مشجب و عليه ثياب فقال لا باس و ساله عن رجل يصلّى و أمامه ثوم أو بصل قال لا بأس و سأله عن الرّجل هل يصلح له ان يصلّى على الرّطبة النّابتة قال اذا الصق جبهته على الارض فلا باس و ساله عن الصّلاة على الحشيش النّابت او الثيّل و هو يصيب ارضا جددا قال لا باس)(1)
و به اسانيد صحيحه و كالصحيحه منقولست كه على سؤال كرد از برادرش حضرت امام موسى كاظم (صلوات اللَّه عليه) كه آيا جايز است كه شخصى نماز كند و در برابرش سه پايه يا صندلى باشد كه جامه بر او انداخته باشند به سبب آن كه شبيه است به چليپايى كه بت را بر آن مىگذارند حضرت فرمودند كه باكى نيست و از آن حضرت (صلوات اللَّه عليه) سؤال كرد كه هر گاه در برابر شخصى سير يا پياز باشد نماز مىتوان كرد چون بوى آنها آن شخص را از حضور قلب مىاندازد و حضرت فرمودند كه باكى نيست يعنى سبب بطلان نماز نيست يا كراهتى نيز هم ندارد چون كراهت نيز باس است