سبيل استحباب باشد و محتمل است كه در آن زمان اهل خوارزم جمعى كافر باشند و جمعى مسلمان و مسلمانان را رخصت داده باشند كه از آنجا مىتوان خريد چون پادشاه مسلمانست بحسب ظاهر و اما آن چه دباغى آن در زمين حجاز مىكنند گذشت كه حضرت سيد السّاجدين صلوات اللَّه فرمودند كه دباغى آن را از برگ درخت خار مىكنند و خوب گرم نمىكند و اهل حجاز ميته را به دباغت پاك نمىدانستند و حضرت مىفرستادند و پوستين عراق را مىبردند و ايشان دباغى پوست را از فضله سگ مىكردهاند و ميته را به دباغت پاك مىدانستهاند حضرت آن پوستين را از جهت دفع سرما مىپوشيدند و در وقت نماز مىكندند و مىفرمودند كه از اين جهت مىكنم كه اهل كوفه ميته را به دباغت پاك مىدانند.
و از حضرت امام رضا (صلوات اللَّه عليه) منقولست كه فرمودند كه نماز مكن در موزههاى دار شبى زيرا كه دباغى آن را از فضله سگ مىكنند و ظاهرا مكروه باشد و مدار اهل بغداد الحال بر اين است از اين جهت كفشهاى ايشان لطيف است و چون مكرر مىشويند ظاهر آنست كه چيزى از آن نمىماند و مكروهست كه مبادا مانده باشد و اين معنى ما را يقين نيست كه بر تقديرى كه جايز نباشد استعمال آن در نماز واجب باشد اجتناب از آن مطلقا بلى چون ظن قريب بعلم هست كه استعمال مىكنند پوست مرده را كه دباغى كرده باشند اجتناب خوبست.
و در حديث حسن كالصحيح منقولست از حلبى از حضرت امام جعفر صادق (صلوات اللَّه عليه) كه فرمودند كه مكروهست نماز كردن در پوستينها مگر در پوستينى كه در زمين حجاز مىسازند يا در پوستينى كه بدانى كه تذكيه آن كردهاند.
و بسند قوى از عبد الرحمن بن الحجاج منقولست كه به خدمت حضرت