لوامع صاحبقرانی

محمدتقی مجلسی

جلد 3 -صفحه : 610/ 527
نمايش فراداده

به آن حضرت رسيد كه سلام كن بر ايشان حضرت فرمودند كه (السّلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته) پس خطاب به آن حضرت رسيد كه منم سلامتى و تحيّت و رحمت و بركات تو و ذرّيت تو پس خطاب به آن حضرت رسيد كه ميل به جانب چپ مكن و اول آيه كه شنيد به آن حضرت بعد از قل هو اللَّه احد و انّا أنزلناه آيه اصحاب اليمين و اصحاب الشمال بود و از اين جهت بود كه يك سلام مقرّر شد رو بقبله و از اين جهت است كه تكبير در سجود از جهة شكر است و گفتن سمع اللَّه لمن حمده از اين جهت بود كه حضرت صداى فرشتگان را شنيدند كه تسبيح و تحميد و تهليل الهى مى‏كردند چون حضرت آن صدا را شنيدند سمع اللَّه را گفتند يعنى حق سبحانه و تعالى اجابت فرمود دعاى حامدان را و از اين جهت است كه اگر كسى در دو ركعت اول شك كند اعاده مى‏كند نماز را چون اين دو ركعت در شب معراج مقرّر شد بامر الهى و اين فرض اول است و آن چه حضرت به جا آوردند نماز زوال بود يعنى ظهر بلكه جمعه بود چنانكه گذشت اين بود معنى عبارت كافى و در علل الشرائع در بعضى از آن جمل بسطى داده شده است مثل ركوع كه خطاب رسيد كه بدنت را كج كن و دستها را بر زانوها گذار و نظر كن بر عرش من پس حضرت فرمودند كه در ركوع مشاهده نمودم عظمت عرش را كه بى‏خود شدم و غش كردم پس ملهم شدم كه سبحان ربّى العظيم و بحمده را گفتم چون عظمت الهى را مشاهده نمودم در عظمت عرش او پس چون اين تسبيح را گفتم آن بى‏خودى زايل شد از اين جهة در ركوع اين تسبيح مقرّر شد ديگر خطاب رسيد كه سر بردار و چون سر برداشتم باز تجلى شد عظمت الهى و بى‏خود افتادم بر رو و دست پس ملهم شدم كه تسبيح سجود را گفتم و تخفيف يافت تا هفت مرتبه گفتم آن حالت فرو نشست پس ملهم شدم و سر خود را بر داشتم باز عظمت الهى تجلى كرد و غش روى نمود و به سجده رفتم‏