صفحهى 25
مىكردند و بعد از فراغ شش ركعت نماز مىكردند از جهة هر هفت شوط دو ركعت و از جهة دو طواف چهار ركعت مىكردند.
و منقولست از زراره كه با آن حضرت (صلوات اللَّه عليه) سيزده طواف كردم كه آن حضرت دست مرا گرفته بودند بعد از آن به گوشه فرمودند و بيست و شش ركعت نماز كردند و من نيز كردم، و ظاهر احاديث بسيار دلالت مىكند بر آن كه قران را از روى تقيه كرده باشند و تا تقيه نباشد قران نكنند
(و كلّما قرن الرّجل بين طواف النّافلة صلّى لكلّ اسبوع اسبوع ركعتين ركعتين)
(1) و چون قران در فريضه بد است و در نافله باكى نيست پس هر چند كه قران كند از جهة هر هفت شوط دو ركعت نماز بگذارد و اسبوع و سبوع بمعنى هفت شوط است و همزه نسخه است در هر دو و يك سبوع و يك ركعتين نيز نسخه است و اين مضمون در احاديث بسيار وارد شده است و احوط عدم قرانست در فريضه و نافله مگر آن چه گذشت كه يك شوط را سهوا زياده كرده باشد شش شوط بر او مىافزايد و ديگر خواهد آمد إن شاء اللَّه