در جامعه به اهداف شوم خويش نائل آيند1].
حاكم براى انجام امور فرهنگى و ساير امور ديگرى كه در اجتماع بر عهده دارد بايد افرادى را به كار گرفته و به آنان از بيتالمال حقوق دهد. به اعتقاد محقق، حاكم حتى بايد امام جماعت، مؤذن، معلم قرآن و مربّى آداب و اخلاق اسلامى را تغذيه كند2؛ بنابراين اعتقاد، روشن مىشود كه از وظايف حاكم استخدام افرادى براى تعليم و تربيت جامعه اسلامى و آموزش كارهاى هنرى، همچون فيلم و سينما است، زيرا وى متولى امور عام المنفعه است و برخى از اموالى را كه در اختيار دارد بايد در موارد مربوطه هزينه كند.
يكى ديگر از وظايف اجتماعى حاكم دخالت در برخى از اختلافهاى خانوادگى است. البته حاكم در اين موارد با مراجعه يكى از طرفين، اعمال حاكميت مىكند. در ابتدا متذكر شويم كه يكى از اولياى عقد (البته در درجه آخر) حاكم است3 و وى گاهى در نكاح4 يا طلاق5 محجور نيز ولايت دارد.
محقق براى دخالت حاكم در اختلافات خانوادگى مثالهايى مىآورد كه عبارتاند از: اجبار زوجى كه از پرداخت نفقه خوددارى مىكند بر پرداخت آن6؛ طلاق زوجه مفقودالاثر با رعايت شرايط مربوط به آن7؛ و در ايلاء اگر
1. المعتبر، ج2، ص280. 2. شرايع الاسلام، ص862 ؛ چنانكه محقق مىگويد: «ويجوز... أن يأخذوا الرزق من بيتالمال لانه من المصالح... ومن يعلّم القرآن والآداب». 3. شرايع الاسلام، ص501. 4. همان، ص503. 5. همان، ص579. 6. همان، ص574.