اندیشه سیاسی محقق حلی

روح الله شریعتی

نسخه متنی -صفحه : 348/ 139
نمايش فراداده

جائر مثالى را گوشزد مىكند و آن، ندادن تركه ميت بىوارث به غير سلطان حق است مگر با قهر و غلبه او1.

ناگفته نماند كه برخى از معاشرت‏ها با حاكم جائر جايز دانسته شده؛ براى مثال دريافت جوايز سلطان جائر جايز بوده و به اعتقاد محقق، خريد و قبول هبه اموال مقاسمه يا زكات و خراجى را كه حاكم جائر از مردم گرفته جايز است2.

5 ـ وظايف اجتماعى مردم

مردم در روابط اجتماعى خويش وظايف زيادى در برابر حاكم دارند؛ از قبيل كمك به حاكم در كارهاى عام المنفعه و امورى كه به مصالح مسلمين مربوط مىشود. در اختلافاتى كه در روابط اجتماعى و خانوادگى افراد به وجود مىآيد و يك طرف اختلاف منفعت عمومى را در پى دارد بايد به حاكم رجوع كرده و گفته او را فصل‏الخطاب قرار داد؛ براى مثال، محقق معتقد است اگر شخصى زمينى را خريده، پس از خريد معلوم شود كه مقدارى از آن جزء راه بوده بايد با حاكم مصالحه كند3، يا استفاده شخصى از اموال عمومى تنها با اجازه حاكم در برخى موارد مجاز است، زيرا حاكم حتى اجازه بخشش برخى از آن اموال را نيز دارد؛ براى مثال بنابر نظر برخى، بخشش معادن غيرظاهره قبل از احيا از سوى حاكم جايز است4.

مردم در رفع اختلافات خانوادگى و تعيين حَكَم نيز بايد به حاكم رجوع كنند. نصب امام جمعه نيز با حاكم است و اگر حاكم خود به شهرى برود غير از وى كسى نمىتواند نماز جمعه را اقامه كند.

1. همان، ص839.

2. همان، ص266.

3. همان، ص399.

4. همان، ص796.