كسى براى كمك به حريف وى به جنگ نيايد وفا به اين وعده واجب است. البته چنانچه خود اين عهد را وفا نكرد مىتوان به كمك جنگجوى مسلمان شتافت:
المشرك اذا طلب المبارزة ولم يشترط، جاز معونة قرنه؛ فإن شرط أن لا يقاتله غيره وجب الوفاء له1.
آمادگى نيروهاى مسلمان يكى از ضرورىترين مسائل دفاعى و امنيتى است. كشورى كه همواره خطر نيروهاى دشمن وى را تهديد مىكند بايد هميشه آماده باشد، زيرا اگر دشمن با نيروهاى قوى و آماده مواجه شود عقبنشينى كرده شكست مىخورد. به اعتقاد محقق، نيروهايى كه در حال آمادهباش براى جنگ به سر مىبرند هزينه زندگى آنان بايد از بيتالمال تأمين شود و حتى اگر قبل از اخذ حقوق خود بميرند خانواده آنان مىتوانند آن را مطالبه كنند.
عقودى كه در فقه مورد بررسى قرار مىگيرد عبارت از سبق و رمايه است كه از اهداف مهم اين دو عقد آمادگى افراد براى جنگ مىباشد. سبق به معناى مسابقه دادن و رمايه به معناى تيراندازى است. محقق در فايده اين دو مىگويد:
فائدتهما بعث العزم على الاستعداد للقتال والهداية للمارسة النضال2؛
فايده آن دو برانگيختن عزم و آمادگى براى جنگ و راهنمايى بر استمرار جنگ است.
از آنجا كه مهمترين كاربرد تيراندازى و اسبسوارى در جنگ است مىتوان جواز اين عقود را به سبب آمادگى نيروها براى جنگ دانست. مسابقه معمولاً بين دو يا چند نفر همراه با تعيين مالى براىجايزه برگزارمىشود، جايزه را مىتوانند هر يك از طرفين يا فرد ثالثى تعهد كند. به اعتقاد محقق، حاكم نيز
1. همان، ص237. 2. همان، ص462.