اندیشه سیاسی محقق حلی

روح الله شریعتی

نسخه متنی -صفحه : 348/ 217
نمايش فراداده

آتش‏بس هنگامى كه متضمن مصلحتى براى مسلمين باشد، يا به علت كم بودن تعداد مسلمين در برابر دشمن، يا براى پشت‏گرمى آنان و يا به اميد اين‏كه برخى از دشمنان، دعوت به اسلام را قبول كنند جايز است.

خلاصه اين‏كه جواز و يا عدم جواز آتش‏بس به وجود يا عدم وجود مصلحت بستگى دارد و وجود مصلحت نيز به دنبال هدف، تشخيص داده مىشود و از آن‏جا كه هدف از جنگ دعوت به اسلام، از هم پاشيدن اجتماع دشمنان، حفظ كيان اسلامى و برطرف كردن موانع دعوت به اسلام است، چنان‏كه توقف جنگ سبب رسيدن به يكى از اين اهداف باشد جايز است. هم‏چنين اگر آتش‏بس سبب تقويت مسلمانان از نظر عِدّه و عُدّه شود تا با نيرو و تجهيزات بيش‏ترى دشمن را مغلوب سازند جايز است؛ پس جواز آتش‏بس به وجود مصلحت بستگى دارد و به همين دليل مدت [و كيفيت [آن بسته به نظر حاكم است.

نكته‏اى كه تذكر آن لازم است اين‏كه مدت آتش‏بس بايد معلوم باشد و نامشخص يا مطلق گذاشتن آن صحيح نيست؛ بنابراين، امام مىتواند براى خود شرط نقض بگذارد. هم‏چنين اگر آتش بس بر فعل حرامى واقع شده باشد وفاى به آن واجب نيست؛ براى مثال، اگر آتش‏بس بر اعاده زنان مهاجر يا تظاهر به منكر واقع شود وفاى بر آن واجب نيست و درغيراين‏صورت، وفاى برآن واجب‏است و هيچ‏كس حق نقض آن را ندارد1 و اگر در حال آتش‏بس برخى به غارت اموال كفار پرداختند اموال به آنان بازگردانده مىشود2.

9ـ دفاع

دفاع از حقوق بديهى انسان‏ها است و در هر مكتبى جايز دانسته شده است، زيرا حق زندگى و داشتن مال، جان و آبرو حق طبيعى هر انسانى است و براي

1. همان.

2. همان، ص840.