كسب دانش به بغداد مهاجرت مىكند. بارها خليفه عباسى وى را به دارالخلافة دعوت مىكند، ولى وى نمىپذيرد. ايشان قبل از آنكه هولاكو بغداد را فتح كند، بارها با فرمانده سپاه و برخى از نزديكان خليفه بر تحذير از جنگ با مغولها گفتوگو كرد، اما سودى نبخشيد و همه هولاكو را براى جنگ دعوت كردند، در نتيجه جنگ به نفع هولاكو تمام شد. وى بعد از فتح بغداد به پيشنهاد هولاكو و ترغيب خواجه سِمَت نقيب النقبايى و منصب نظارت بر امور علويين، علما و زهاد را پذيرفت و تا پايان عمر در اين سِمَت باقى ماند1.
شرفالدين ابوالقاسم علىبن وزير مؤيدالدين محمدبن علقمى عالِمى جليلالقدر، شاعر و اديبى توانا و شاگرد محقق حلّى است. شيخ عباس قمى وى را عالِمى فقيه و اديب و شاعرى توانا خوانده است2. پدرش، محمدبن علقمى وزيرِ خليفه عباسى و مدتى هم وزير هولاكو بوده است. محمدبن علقمى با وجود اينكه شيعه بود خود را به خليفه عباسى نزديك كرده و وزير او شد و بدين وسيله از دربار به نفع شيعيان استفاده كرده و از آزار و اذيتهايى كه حكومت عباسى به شيعيان مىكرد تا حد قابل توجهى كاست. وى كه خود نيز عالِمى بزرگ به شمار مىرفت فرزند خود، على، را براى تحصيل علوم دينى به حوزه علميه حلّه كه محققْ بزرگترين استاد آن حوزه بود، روانه كرد.
1. على دوانى، مفاخر اسلام، ج4، ص67؛ به نقل از الحوادث الجامعه، ص356، و كشف المحجه، فصلهاى 100 به بعد. 2. شيخ عباس قمى، الكنى و الالقاب، ج3، ص155.