1ـ شيخ مفيد (381 ـ 413 هجري)؛
2ـ سيدمرتضى (413 ـ 436 هجري)؛
3ـ شيخ طوسى (436 ـ 460هجري)؛
4ـ قاضى ابنبراج (460 ـ 481 هجري)؛
5 ـ ابوعلى مفيدثانى (481 ـ 520 هجري)؛
6 ـ ابوالمكارم ابنزهره (520 ـ 585 هجري)؛
7ـ ابنادريس حلّى (585 ـ 598 هجري)؛
8 ـ سيد فخاربن معد موسوى (598 ـ 630 هجري)؛
9ـ محمدبن نماء حلّى (630 ـ 645 هجري)؛
10ـ محقق حلّى (645 ـ 676 هجري)؛
11ـ يحيىبن سعيد (676 ـ 690 هجري)؛
12ـ علامه حلّى (690 ـ 726 هجري)؛
13ـ سيد عمدالدين حسينى (726 ـ 754 هجري)؛
14ـ فخرالمحققين (754 ـ 771 هجري)؛
15ـ شهيد اوّل (771 ـ 786 هجري)؛
16ـ فاضل مقداد (786 ـ 826 هجري) و
17ـ ابنفهد حلّى (826 ـ 841 هجري).
اساتيد و فقهاى ياد شده در هر شهرى كه بودهاند حوزه علميه آن شهر در آن زمان گسترش زيادى داشته است؛ براى مثال، از زمان شيخ مفيد تا شيخ طوسى، بغداد و سپس نجف و حلب و از زمان ابنادريس به بعد، شهر حلّه مركز حوزههاى علميه و موطن فقهاى بزرگ عالم تشيع بوده است؛ يعنى از سال 585 هجرى مرجعيت عالم تشيع به حلّه منتقل شده و تا زمان وفات ابنفهد حلّى (841 هجري) كه شاگرد حوزه حلّه بود، مرجعيت بهدست فقهاى حوزه حلّه بوده است. ناگفته نماند كه بعد از حلّه شهرهاى جبل عامل، نجف و قم موطن فقهاى نامدار شيعه و جايگاه حوزههاى علميه جهان تشيع بوده است.
بنابرآنچه گفته شد مىتوان نتيجه گرفت كه اولاً: وجود علمايى، همچون ابنادريس، محقق و علامه و شاگردانشان در شهر حلّه روزبهروز بر رونق حوزه علميه حلّه افزود، بهخصوصوجود محقق حلّى كه با سبك علمى خاص خود و تربيت طلاب در رشتههاى مختلف، در گسترش آن حوزه تأثير بهسزايى داشته، به حدى كه برخى از نويسندگان محقق را بنيانگذار و يا احيا كننده حوزه حلّه