از آيه الله سيدعبدالهادى شيرازى كه مى فرمود :[وقتى من وارد حوزه علميه نجف شدم هيجده درس اخلاق دراين حوزه تدريس مى شد].
و من عرض مى كنم كه :احتمالا پنجاه درس اخلاق در حوزه نجف بوده است كه هيجده تاى آن توانسته بروز و ظهور پيدا كند 11 ...
همچنين درسهاى اخلاق در حوزه هاى كربلا سامراء قم مشهد اصفهان و... برقرار بوده است كه در مقاله[ آموزشهاى اخلاقى در حوزه] در همين مجله به نمونه هايى از آن اشاره كرده ايم .اكنون كه جايگاه تهذيب اخلاق در حوزه ها روشن شد دو محور ذيل را بررسى مى كنيم :
1. مساله تهذيب اخلاقى طلاب و روش مكتب سامراء دراين زمينه .
2. ويژگيهاى اخلاقى جناب ميرزا در دوران زندگى و مرجعيت .
پيش از بررسى اين نكته را يادآور مى شويم كه :
ما در پى ترسيم نمايى كلى دراين مقوله هستيم ازاين روى به سرخط و روس مطالب بسنده مى كنيم و بحث و بررسى گسترده آن را به فرصتى ديگر موكول مى نماييم .
حوزه سامراء كه به همت والا و هجرت سرنوشت ساز جناب ميرزا تاسيس شداز ويژگيهاى خاصى برخوردار بوده است . دربعد آموزشى و شيوه تدريس با حوزه هاى ديگر فرق اساسى داشته است . دراين حوزه استاد در آغاز مساله اى را مطرح مى كرده و سپس شاگردان درباره آن به بحث و گفتگو مى پرداخته اند. در پايان استاد به عنوان جمع بندى و نتيجه گيرى راى و نظر خود را در مساله ابراز مى كرده است .
اين شيوه دو فايده داشته است :
ويژگى ديگر حوزه سامراء در بعد پرورشى آن است .
1.استفاده استاداز آراء و نظريات شاگردان 2. شناخت استعدادها و چهره هاى برجسته در حوزه درس .اين روش مرحوم ميرزا آن قدر معروف بوده كه از آن به عنوان[ مكتب سامراء] ياد مى شده است .
مرحوم ميرزا همواره مى كوشيده كه قبل از آغاز درس روح و روان شركت كنندگان را با قسمتى از مواعظ و نصايح نورانى وانسان ساز اميرالمومنين ( ع ) در نهج البلاغه آشنا سازد تا زمينه فهم و فراگيرى علوم فراهم گردد.ازاين روى برخى از شاگردان ايشان هر روز فرازهايى از كلمات آن حضرت را تلاوت مى كرده اند.
مرحوم آقابزرگ مى نويسد:
[شيخ مهدى يزدى واعظ دراوايل به سامراء مشرف شد واز مباحث ميرزا بهره
مى گرفت .او قبل از شروع درس مقدارى از كتاب نهج البلاغه را مى خواند] 12 .
همو درجاى ديگر مى نويسد:
[...هنگامى كه ايشان شيخ مهدى يزدى به مشهد مقدس رفت اين وظيفه به عهده علامه حاج شيخ حسينعلى تهرانى نهاده شد] 13 .
علاوه براين [ اخلاق] به عنوان درس مستقل نيز در حوزه سامراء تدريس مى شده است واساتيد وارسته و خود ساخته براى جويندگان علم و دانش درسهاى اخلاق داشته اند و به مساله ارشاد و تهذيب آنان اهتمام مى ورزيده اند. در شرح حال آخوند مولاعلى دماوندى آمده است :
ايشان جزء مهاجرين نخستين به سامراء بود واز محضر آيه الله شيرازى كسب فيض مى كرد. در عين حال خوداز مربيان طلاب به شمار مى آمد و داراى حوزه درس اخلاق بود كه گروهى همانند: مرحوم سيدعزيزالله تهرانى شيخ حسن على تهرانى و... در آن شركت مى جستند 14 .
گزيده سخن آن كه : مرحوم ميرزا در زمان تصدى و زعامت حوزه را در بعد علمى و تربيتى به بهترين وجه اداره مى كرد و به تمام اموراهل علم توجه داشت .اين گونه نبود كه در يك جهت غوز كند واز جهات ديگر غافل شود.او نه تنها براى طلاب درس اخلاق واستاد و راهنماى تهذيب معين كرده بود بلكه خود نيز كه براثر تماس و معاشرت با مردم و زائرين احساس كدورت و كسالت روحى مى كرد از مواعظ دلنشين مرحوم آخوند ملافتحعلى بهره مى جست.
هيچ گاه مساله مقام و موقعيت اجتماعى و عنوان مرجعيت او رااز اين كار باز نداشت .او هوى و هوسها خودبينى ها غرور خود برتربينى ها را بدينسان از بين برد تااين كه خدابين و خالص شد.
مرحوم ميرزا در دنياى جان سيرآفاق كرده بود.اهل تفكر و تهذيب بود.از آنچه وى را تعين و تشخص مى داد به شدت مى گريخت . به اخلاق حسنه متخلق شده و علم و حلم را بهم آميخته بود.از گفتار و رفتارش ادب و متانت پيدا بود. شيوه زندگى و كيفيت برخوردش به ديگران درس اخلاق و تربيت مى داد.او انسان وارسته روشن ضميرى بود كه كلام سكوت قعود و قيامش براى خدا و دين خودانجام مى گرفت . بحق مصداق روشن اين سخن رسول اكرم (ص ) بود:
ان اولياءالله سكتوا و كان سكوتهم فكرا و نظروا فكان نظرهم هم عبره و نطقوا فكان نطقهم حكمه و مشوا و كان مشيهم بين الناس بركه 15
دوستان خدا سكوتشان فكر و نگاهشان عبرت و پندآموز و گفتارشان حكمت و رفتارشان بركت است .
خلق نيكو و رفتار زيبايش ورد زبانها شده بود.
شاعرى بعداز رحلت آن بزرگوار سروده بود: چنين سرود:
مطهرالنفس من عيب يدنسه
كان ريح الصبا مع خلقه امتزجا 16
نفس و جانش را از عيوبى كه آن را آلوده مى ساخت پاك كرده بود چنانكه گويا نسيم صبا را با اخلاقش در آميخته بود.
اينك مى پردازيم به برخى از مكارم و محاسن اخلاقى ميرزا و چند ويژگى كه براى اهل علم در هر زمان لازم و ضرورى است :