ابراهيم بن صادق
جلد: 2
نويسنده: حسن يوسفي اشکوري
شماره مقاله:653
اِبْراهيمِبْنِ صادِق، فقيه، اديب، شاعر و از عالمان امامي
(1221-1284ق/1806-1867م). تبارنام? کامل او چنين است: ابراهيمبن صادقبن
ابراهيمبن يحيي مخزومي عاملي طيبي. خاندان او (آل يحيي و آل صادق) که عموماً
امامياند، در جبل عامل لبنان به علم و ادب معروفند. پدرش ابراهيم و جدش يحيي هر دو
به دانش و ادب و شعر شهره بودند. ابراهيم در روستاي طيب? جبلعامل زاده شد. مقدمات
علوم و ادبيات را در زادگاهش فرا گرفت، اما به دانشهاي ادبي علاق? بيشتري نشان
ميداد. در 1252ق/1836م به قصد فراگيري علوم اسلامي به نجف کوچ کرد و مدت 28 سال در
حوز? علمي نجف، چندي در درس شيخ محمدحسن نجفي صاحب جواهر (د 1266ق/1894م) و برخي از
عالمان آل کاشف الغطاء و آل قزويني و اندکي نيز در درس شيخ مرتضي انصاري
(1214-1281ق/1799-1864م) شرکت کرد و فقه و اصول را از آنان فرا گرفت. او در شعر و
ادب شهرت يافت و در شمار نويسندگان و شاعران عراق، بهويژه نجف، درآمد. از زندگاني
دراز او در نجف، بجز مناسباتي که انگيز? مدح و رثا بوده، چيزي دانسته نيست. مأخذ
مهمي هم جز آنچه او خود به جاي گذاشته در دست نيست. امين اشاره ميکند که مجموعهاي
به خط او نزد فرزندش ديده است، اما نميداند بر سر آن مجموعه چه آمده است (5/167).
از اشعار بسياري که امين از آن مجموعه نقل کرده است، چنين بر ميآيد که شعرش حائز
اهميت است. بجز 4 چکامه که در مدح امام علي(ع) و امام حسين(ع) آمده و نيز 50 بيتي
که به شيو? موشّحات است، بقيّ? اشعار او قصايد کوتاه و بلندي است که به مناسبتهاي
گوناگون سروده شده و مشتمل است بر مدح بسياري از دولتمردان عثماني، قصيدهاي بلند
در مدح سلطان عبدالمجيد، حتي مدح آصفالدّوله، مدح امجد عليشاه که از هند مالي
براي تعمير مزار مسلمبن عقيل براي شيخ محمدحسن نجفي فرستاده بود و نيز چندين مرثيه
از جمله رثاي عليبن جعفر کاشفالغطاء، همچنين چندين قطعه و قصيده در تهنيت اين و
آن. بخشي از عينيهاي را که ابراهيم در مدح امام علي(ع) سروده است، به خط سيمين
بالاي ضريح امام نوشتهاند (حرزالدين، 1/26). علاوه بر اين مجموعه، محمدبن طاهر
سماوي نجفي (د 1370ق/1951م) ديواني از اشعار او در دو بخش مخمّسها و قصايد فراهم
آورده است (آقابزرگ، الذريعه، 9(1)/15). شعر او استوار و متکلف و سراسر شامل معاني
و مضامين تقليدي است. نمون? بارز تکلّف و تقليد در شعر او، قصيدهاي است با قافي?
«خال» که به تقليد از «خاليه» بطرس کرامه سروده است. گويا وي به شيو? شاعران گذشته،
به اميد صله مديحه ميسروده است. چون نامق پاشا والي عراق در پاسخ دومين قصيد?
مديحيّ? او به ستايش از هنر وي پرداخت، با شوخ چشمي نوشت: او ميپندارد د طلب دعاي
خير مدحش گفتهام نه صله (امين، 5/177). نثر او، چنانکه از نامههاي مندرج در اعيان
بر ميآيد، سراسر مسجّع و سخت متکلّف است. حتي امين از آن جهت اين چند نوشته را ياد
کرده که نمونهاي از نثر پرتکلّف آن روزگار به خواننده داده باشد (5/212). علاوه بر
اين، منظومهاي شامل 500‘1 بيت در فقه به او نسبت دادهاند (همو، 5/167).
ابراهيم در 1279ق/1862م، پس از اندک توقفي در دمشق و خيام، به زادگاهش جبل عامل
بازگشت و در آنجا از استقبال و تکريم علي اسعدبک و محمد اسعدبک، حاکمان عثماني جبل
برخوردار شد و به امور ديني همت گماشت. چند سال پس از آن در طيبه درگذشت و در
همانجا به خاک سپرده شد (همو، 5/166). آقابزرگ مرگ او را در 1283ق دانسته است
(طبقات، 2(1)/17).
مآخذ: آقابزرگ، الذريعه؛ همو، طبقات اعلام الشيعه، قرن 13، مشهد، 1388ق؛ امين،
محسن، اعيان الشيعه، بيروت، 1380ق؛ حرزالدين، محمد، معارف الرّجال، به کوشش
محمدحسين حرزالدين، قم، 1405ق؛ زرکلي، خيرالدين، الاعلام، بيروت، 1389ق؛ سرکيس،
يعقوب، المباحث العراقيه، به کوشش رفائيل بطي و ميربصيري، بغداد، 1374ق، 2/96؛
مدرس، محمدعلي، ريحانه الادب، تبريز، 1346ش، 4/88-90.
حسن يوسفي اشکوري