ابن ولاد
جلد: 5
نويسنده: علي بهراميان
شماره مقاله:1890
اِبْنِ وَلاد، شهرت چند تن از افراد خانداني نحوي از اعراب تميمي که 2 تن از آنان
نامبردارند. جدّ آنان، وليد بن محمد که ولاد نيز خوانده ميشد، اصلاً بصري بود، ولي
در مصر رشد يافت و سپس به عراق آمد (قفطي، 3/354). به گفت? قفطي (همانجا) وي محضر
درس خليل بن احمد فراهيدي (د ح 170ق/786م) را درک کرد، اما با توجه به تاريخ درگذشت
وليد در 263ق (سيوطي، 2/318)، اين نکته ناپذيرفتني مينمايد (نيز نک : زبيدي،
213). وي سپس به مصر بازگشت. او را نخستين فرد از نحويان مصر شمردهاند (همانجا).
پس از مرگ وي، فرزند و نوادهاش دنبال? کار او را گرفتند:
1. ابوالحسين محمد بن وليد (د 298ق/911م). وي به هنگام مرگ، تقريباً 50 ساله بوده
است (همو. 217). بنابراين، تولد او بايد در حدود 248ق باشد. وي احتمالاً در مصر
متولد شد و در همانجا رشد يافت. به ظن قوي، آموزش نحورا نخست نزد پدر آغاز کرد و
سپس نزد برخي استادان ديگر چون ابوعلي دينوري دانش آموخت (همو، 215، 217؛ ياقوت،
19/105). آنگاه به بغداد رفت و الکتاب سيبويه را نزد ابوالعباس مُبَرَّد آموخت و از
استادان ديگري چون ابوالعباس ثعلب بهره برد. پس از 8 سال اقامت در عراق، به مصر
بازگشت و به کار تدريس و آموزش نحو پرداخت و سرانجام در همانجا درگذشت (زبيدي، 217؛
قفطي، 3/224؛ يماني، 339). کتابي به نام المنمَّق در نحو به او نسبت دادهاند
(زبيدي، يماني، همانجاها؛ ابن قاضي شهبه، 273).
2. ابوالعباس احمدبن محمدبن وليد (د 332ق/944م). وي احتمالاً آموزش خود را نخست نزد
پدر آغاز کرد و سپس به بغداد رفت و در محضَر استاداني چون ابواسحاق زجّاج و ديران
نحو آموخت (ياقوت، 4/202؛ قفطي، 1/99). اباسحاق زجاج او را بسيار گرامي ميداشت و
بر ديگر شاگردان خود و حتي ابن نحاس رجحان ميداد (زبيدي، 219). او سپس به مصر
بازگشت و به کار تدريس و آموزش نحو پرداخت (قفطي، همانجا). گفتهاند که يکي از حکام
مصر مجالسي ترتيب ميداد تا در آن ابن نحاس و ابن ولاد با يکديگر مناظره کنند.
زبيدي (همانجا) يکي از اين مناظرهها را نقل کرده است (نيز نک : ياقوت، همانجا؛
قفطي، 1/100).
ابوالعباس آثاري تأليف کرده که برخي از آنها در دست است: 1. الانتصار. از اين کتاب
که ردي است بر اشکالات ابوالعباس مبرّد بر الکتاب سيبويه،نسخهاي در موز? عراق (نک
: نقشبندي، شم 25) و نسخ? ديگري در قاهره موجود است (نک : عضيمه، 1/95)؛ 2.
المقصور و الممدود. اين کتاب نخستين بار به کوشش برونله در ليدن (1900م) و سس به
کوشش محمد بدرالدين النعسائي در مصر (1326ق/1908م) منتشر شد.
برخي از محققان نيز اختلافات نحوي ميان ابن نحاس و ابن ولاد، منقول در کتاب تذرکه
النحاه ابوحيان غرناطي (ص 600) را که به عنوان «المسائل التي جرت بين النحاس و ابن
ولاد...» آمده است، از تألفات ابن ولاد دانستهاند (نک : GAS, IX/207).
به گفت? قفطي (1/99)، ابوالعباس به املاي کتابي در «معاني قرآن» آغاز کرد، اما هنوز
بخشي از سور? بقره را تمام نکرده بود که درگذشت. از آنچه او املا کرده نيز اثري به
جاي نمانده است.
مآخذ: ابن قاضي شهبه، ابوبکر بن احمد، طبقات النحاه و اللغويين، به کوشش محسن عياض،
نجف، 1974م؛ ابوحيان غرناطي، محمدبن يوسف، تذکره النحاه، به کوشش عفيف عبدالرحمن،
بيروت، 1406ق/1984م؛ زبيدي، محمدبن حسن، طبقات اللغويين و النحويين، به کوشش محمد
ابوالفضل ابراهين، قاهره، دارالمعارف؛ سيوطي، بغيه الوعاه، به کوشش محمد ابوالفضل
ابراهيم، قاهره، 1384ق/1964م؛ عضيمه، محمد عبدالخالق، مقدمه بر المقتضب ابوالعباس
مبرد، بيروت، عالم الکتب؛ قفطي، علي بن يوسف، انباه الرواه، به کوشش محمد ابوالفضل
ابراهيم، قاهره، 1384ق/1964م؛ عضيمه، محمد عبدالخالق، مقدمه بر المقتضب ابوالعباس
مبرد، بيروت، عالم الکتب؛ قفطي، علي بن يوسف، انباه الرواه، به کوشش محمد ابوالفضل
ابراهيم، قاهره، 1369ق/1950م؛ نقشبندي، اسامه ناصر، المخطوطات اللغويه في مکتبه
المتحف العراقي، بغداد، 1969م؛ ياقوت، ادبا؛ يماني، عبدالباقي بن عبدالمجيد، اشاره
التعيين في تراجم النحاه و اللغويين، رياض، 1406ق/1986م؛ نيز:
GAS.
علي بهراميان