سیمای پیامبران در قرآن کریم

عین‏اله ارشادی‏

نسخه متنی -صفحه : 27/ 17
نمايش فراداده

ره‏جو آيا مجرم بودن به‏معناى گنهكار بودن است؟ اگر چنين باشد ديگر به‏قوم لوط اختصاص ندارد بلكه شامل اقوام و گروه‏هاى ديگر انسانى مى‏شود؟

رهنما مفسرين گرانقدر «مجرم» را به‏معناى متعددى بيان كرده‏اند بعضى مجرم را مساوى با كافر103 و بعضى به‏معناى فاسق و بعضى كافر و طغيانگر و بعضى گفته، مجرم كسى است كه از حق بريده و به‏باطل پيوسته است104 و بعضى گفته معناى مجرم بودن قوم لوط اين است كه اين قوم مبتلا به‏كثرت معاصى و اسراف در معصيت بوده‏اند كه بزرگترين گناهشان كه در حضور ديگران در عيان انجام مى‏دادند و از آن شرم نمى‏كردند، لواط يا همجنس‏بازى بود آنهم نه براى ارضاء شهوت بلكه به‏منظور اذيت و آزار كسانى كه وارد بر شهرشان مى‏شدند

بنابراين روشن مى‏شود كه هر قوم معصيتكارى را قوم مجرم نمى‏توان دانست و هر گنهكارى را كافر و فاسق و طغيانگر نمى‏توان خواند، چه بسيارند انسانهاى كه عصيانشان در عين كرنش در برابر حق تعالى است يعنى ضمن اينكه مسلم و مؤمن‏اند گناه مى‏كنند گناه علل و عواملى دارد كه بعضاً در محيط زندگى و يا در وجود انسان قرار دارد كه سبب لغزش مى‏گردد، از اين رو خداوند با توجه به‏اين شرايط راه توبه و بازگشت را اگرچه مكرر اتفاق افتد باز گذاشته است و توبه‏كننده را دوست دارد «ان اللَّه يحب التوابين» و در حديث قدسى مى‏فرمايد اگر آنهايى كه پشت كرده‏اند به‏من بدانند چقدر اشتياق بازگشت‏شان را دارم از شوق مى‏مردند105 پس آن گناهى انسان را مانند قوم لوط مجرم مى‏كند كه همراه با كفر و فسق و طغيانگرى باشد و بدون هيچگونه احساس شرمى با جسارت تمام انجام شود و از هيچكس در انجام آن گناه به‏دل هراسى راه ندهد اينجاست كه خداوند در همين عالم گردن اين طغيان‏گر را خرد مى‏كند و پوزه او را به‏خاك مذلت مى‏مالد و نسل او را قطع مى‏كند چنانكه با اقوام گذشته همچون قوم لوط كرد

10قومى نادان‏

ائنكم لتأتون الرجال شهوة من دون النساء بل انتم قوم تجهلون106

ترجمه آيا شما به‏جاى زنان، از روى شهوت به‏سراغ مردان مى‏رويد؟ شما قومى نادانيد


  • برانيد با مردها اين هوس‏ شماييد گمراه و جاهل بسى‏ كه همچون‏شما نيست‏هرگزكسى‏

  • نگردد به‏گرد زنان هيچكس‏ كه همچون‏شما نيست‏هرگزكسى‏ كه همچون‏شما نيست‏هرگزكسى‏

تدبر و تفكر

در آيه شريفه براى اينكه روشن سازد انگيزه اين عمل لواط جهالت و نادانى است مى‏افزايد بلكه شما قومى جاهل و نادان هستيد بل انتم قوم تجهلون جهل به‏خداوند، جهل به‏هدف آفرينش و نواميس خلقت، و جهل به‏آثار شوم اين گناه ننگين كه اگر خودتان خوب بينديشيد به‏اين حقيقت مى‏رسيد كه اين عمل تا چه حد جاهلانه است و ذكر اين جمله به‏صورت استفهاميه «أئنكم» براى اين است كه پاسخ را مخاطب از درون وجدان خود بشنود تا مؤثرتر باشد107

بنابراين مى‏توان جهل را به‏عنوان يكى از صفات ريشه‏اى و اساسى اين قوم دانست كه منجر به‏هلاكت آنها شده است

11پاكدامن را تحمل نمى‏كردند

فما كان جواب قومه الا ان قالوا اخرجوا ال لوط من قريتكم انهم اناس يتطهرون108

ترجمه آنها پاسخى جز اين نداشتند كه به‏يكديگر گفتند «خاندان لوط را از شهر و ديار خود بيرون كنيد، كه اينها افرادى پاكدامن هستند!


  • ندادند بر لوط، قومش جواب‏ كه ما لوط را با تمام تبار كه پاكيزه هستند از اين عمل‏ ندارند در قلب خود اين امل‏

  • بكردند با خويشتن اين خطاب‏ برانيم بيرون ز شهر و ديار ندارند در قلب خود اين امل‏ ندارند در قلب خود اين امل‏

تدبر و تفكر

اوج انحطاط و انهدام اخلاقى در اينجاست كه جامعه و قومى نتوانند افراد پاك و وارسته را در ميان خود تحمل كنند و به‏اين نتيجه برسند كه به‏نوعى آنها را از جامعه خود حذف كنند چنانكه بنابر آيه شريفه مذكور در مورد قوم لوط مى‏بينيم كه برخوردشان با لوطع اين است كه مى‏گويند پاك‏دامنى عيبى است غيرقابل تحمل پس بايد آنها را از شهر خود بيرون نماييم چنانچه مفسرين مى‏گويند [جواب قوم لوط بيانگر انحطاط فكر و سقوط فوق‏العاده اخلاقى آنها بود] آرى در محيط آلودگان، پاكى جرم است و عيب، يوسفهاى پاكدامن را به‏جرم عفت و پارسائى به‏زندان مى‏افكنند، اما زليخاصفتان آزادند و در شهر و ديار خود آسوده

اين احتمال نيز در جمله «اناس يتطهرون» وجود دارد كه آنها به‏خاطر فرو رفتن در اين منجلاب فساد و خو گرفتن به‏آلودگى، اين سخن را از روى مسخره كردن خاندان لوط گفتند كه اينها تصور مى‏كنند كار ما ناپاكى است و پرهيز آنها پاكدامنى است چه چيز عجيب و مسخره‏اى؟ و اين شگفت‏آور نيست كه حس تشخيص انسان براثر خو گرفتن به‏يك عمل ننگين دگرگون شود چنان كه نقل كرده‏اند مرد دباغى كه دائماً با پوستهاى متعفن سر و كار داشت و شامه او با آن خو گرفته بود روزى از بازار عطاران گذر كرد و بيهوش شد، حكيمى دستور داد او را به‏بازار دباغان ببريد تا به‏هوش آيد و از مرگ نجات يابد زيرا بوى عطر براى او غيرقابل تحمل شده است109

چه بد جامعه و چه بد مردمى هستند آنان كه اعمال نيك و نيك‏سيرتان برايشان غيرقابل تحمل و اعمال زشت و زشت‏سيرتان برايشان مقبول و قابل پذيرشند اينان با بوى متعفن جهنم و جهنميان خو گرفته و از بوى معطر بهشت و بهشتيان و اعمال صالح متنفر و منزجر شده‏اند لطفاً انديشه كنيد!!

نگاه پنجم علت و نحوه نزول عذاب‏

1- تكذيب، كفر = مهلت و عذاب سخت‏

2- تكذيب فرستاده خدا،بى‏تقواى، تجاوزگرى وفساد = نزول عذاب‏

3- ماجراى عذاب قوم لوط از ابتداء تا انتها

4- بيان ديگر از عذاب قوم لوط از آغاز تا پايان‏