سیمای پیامبران در قرآن کریم

عین‏اله ارشادی‏

نسخه متنی -صفحه : 23/ 12
نمايش فراداده

2قدرتمندى آگاه‏

واذكر عبدنا ابراهيم و اسحاق و يعقوب اولى الايدى والابصار41

ترجمه و بخاطر بياور بندگان ما "ابراهيم، اسحاق و يعقوب" را صاحبان دستهاى نيرومند و چشمها ى بينا

ترجمه منظوم


  • بياد آراى مصطفى از خليل‏ كه بودند بس صاحب اقتدار بصيرت در آنها شده آشكار

  • ز اسحاق و يعقوب آن دو جليل‏ بصيرت در آنها شده آشكار بصيرت در آنها شده آشكار

تدبر و تفكر

ره جو آيا مقصود از "ايدى و ابصار" همان دو عضو بدن يعنى دستها و چشمها است؟

رهنما در خصوص معناى اين كلمه در تفاسير مطالبى بيان شده است كه به اختصار نقل مى‏كنيم

الف مقصود از "ايدى و ابصار" دو عضو بدن يعنى چشمها و دستها نيست بلكه اين دو كلمه كنايه از "علم و قدرت" است42

ب "ايدى" به معناى قدرت وتوانايى در اطاعت خداست و "ابصار" به معناى بصيرت و آگاهى در دين است، بعبارت ديگر "اولى الا يدى و الابصار" بمعناى صاحب عمل و عملى بودن است براى اينكه اكثر اعمال با دست است و مهمترين مبادى معرفت و شناخت، چشم است43

ج "ايدى" قدرت برعبادت است و "ابصار" آگاهى در دين است44

د "ايدى" عمل است و "ابصار" علم است45

ه صاحب "ايدى" يعنى ولى نعمت مردم است، بخاطر اينكه آنها را به نعمت دين فرا مى‏خواند و "ابصار" جمع بصر به معناى عقل است46

و كلمه "ايدى و ابصار" كنايه از اين است كه نامبردگان در اطاعت خدا و رساندن خير به خلق و نيز در بينايى‏شان در تشخيص اعتقاد و عمل به حق بسيار قوى بوده‏اند47

در كل، آيه شريفه انبياء مذكور از جمله حضرت يعقوب ع را به صفت مذكور مدح مى‏نمايد

نتيجه‏اى كه از اين بحث گرفته مى‏شود، اين است كه استفاده كردن از دست و چشم هم نياز به الگو دارد، نوعى استفاده از دست و چشم اين است كه انسان را قدرتمند و بصير و آگاه مى‏كند كه متصف شدن به اين صفت انسان را لايق مدح و ستايش مى‏كند اما نوعى ديگر نقطه مقابل اين مدل است كه انسان را مذموم مى‏نمايد، و سبب مى‏شود در قيامت همين اعضاء و جوارح بر عليه انسان شكايت و شهادت بر عليه دهند

از اين رو بنابر الگو و مدل اول، گفته‏اند از جمله آثار، صاحب "چشم" بودن به معناى واقعى امام و پيشوا شدن و به امر خدا هدايت كردن و دريافت وحى است و از جمله آثار صاحب "دست" بودن بمعناى واقعى زكات دادن و اعمال خير انجام دادن و برپا داشتن نماز است48

3هدايت شده و هدايت‏گر

و وهبناله اسحاق و يعقوب كلاً هدينا49

ترجمه و ما اسحاق و يعقوب را به او ابراهيم بخشيديم و هر دو را هدايت كرديم

ترجمه منظوم


  • پس آنگاه بر وى يگانه خدا كه خود جملگى را به آيين پاك‏ هدايت نموديم در روى خاك

  • بفرمود اسحاق و يعقوب عطا هدايت نموديم در روى خاك هدايت نموديم در روى خاك

تدبر و تفكر

افتخار حضرت يعقوب و پدرش حضرت اسحاق تنها به اين نبود كه پيامبرزاده‏اند بلكه شخصاً در پرتو فكر صحيح و عمل صالح نور هدايت را در قلب خود جاى داده بودند از اين رو مى‏فرمايد هر يك از آنها را هدايت كرديم50

و تقدم "كلاً" بر "هدينا" بدين سبب است كه بيان كند، هدايت اسحاق و يعقوبع به تبع هدايت ابراهيمع نبوده، بلكه هدايت الهى براى هر يك بصورت مستقل صورت گرفته است51

علامه طبرسى ره در تفسير كلمه "كلاً هدينا" مى‏گويد

مقصود از هدايت حضرت ابراهيمع و فرزندانش "اسحاق و يعقوبع برترى دادن آنها به نبوت است، چنانكه در آيه شريفه "ووجدك ضالاً فهدى" مقصود از هدايت رسيدن به مقام نبوت است52

هدايت‏گر

وجعلناهم ائمة يهدون بامرنا53

ترجمه و آنان را پيشوايانى قرارداديم كه به فرمان ما مردم را هدايت مى‏كردند