الگوهای‌ رفتاری پیامبر اعظم (ص)

محمد رضا طباطبائی نسب

نسخه متنی -صفحه : 41/ 4
نمايش فراداده

روز بني‌ اسرائيل، همة‌ آن‌112 نفر را كشتند، و آية‌21 سورة‌ آل‌ عمران به‌ همين‌ مطلب‌ اشاره‌ مي‌كنيد ان‌ الذين‌ يكفرون‌ بآيات‌ الله‌ و يقتلون‌ النبيين‌ بغير حق‌ و يقتلون‌ الذين‌ يأمرون‌ بالقسط‌ من‌ الناس‌ فبشرهم‌ بعذاب‌ اليم آنان‌ كه‌ به‌ آيات‌ خدا، كافر مي‌شوند و پيامبران‌ را به‌ نا حق‌ مي‌كشند و نيز آنان‌ را كه‌ امر به‌ قسط‌ و عدالت‌ مي‌نمايند مي‌كشند قاتلان‌ را به‌ عذاب‌ دردناك‌ بشارت‌ بده به‌ اين‌ ترتيب‌ مي‌آموزيم‌ كه‌ گاهي‌ بايد در سخت‌ترين‌ شرائط، تا سر حد شهادت، از حق‌ دفاع‌ نمود و امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر كرد

اهميت‌ تذكر

روزي‌ يك‌ نفر باديه‌ نشين‌ به‌ مجلس‌ رسول‌ خداص آمد شنيد اين‌ دو آيه‌ را خواند فمن‌ يعمل‌ مثقال‌ ذرة‌ خيراً‌ يره‌ و من‌ يعمل‌ مثقال‌ ذرة‌ شراً‌ يره كسي‌ كه‌ اندكي‌ ناچيز كار خير يا بد كند آن‌ را مي‌نگرد و نتيجه‌ را مي‌يابد باديه‌ نشين‌ گفت اي‌ رسول‌ خدا حتي‌ «مثقال‌ ذره» هم، به‌ حساب‌ مي‌آيد، و براي‌ آن‌ عقاب‌ است پيامبرص فرمود آري باديه‌ نشين‌ صاف‌ دل‌ آن‌ چنان‌ تحت‌ تأثير آية‌ قرار گرفت‌ كه‌ صدايش‌ به‌ گريه‌ بلند شد و فرياد زد واسوأتاه‌ وافضيحتاه واي‌ از رسوايي‌ روز قيامت، واي‌ بر من‌ از اينكه‌ گناهان‌ آشكار شوند رسول‌ خداص فرمود دل‌ اين‌ باديه‌ نشين‌ از ايمان‌ خبر دارد

زشتي‌ و بدگوئي‌ از ديگران‌

ماعز اسلمي‌ يك‌ از مسلمانان‌ صدر اسلام‌ بود، وي‌ بر اثر اغواي‌ شيطان، با زني‌ زنا كرد، بعد پشيمان‌ شد و نزد پيامبرص آمد و عرض‌ كرد «من‌ زنا كرده‌ام» تا هر حكمي‌ كه‌ از نظر اسلام‌ است، بر او جاري‌ شود در نتيجه‌ اين‌ گناه‌ پاك‌ گردد پيامبرص دو نفر از صحابه‌ را ديد كه‌ يكي‌ به‌ ديگري‌ مي‌گويد اين‌ مرد ماعز آن‌چه‌ را كه‌ خدا پوشانده‌ بود، آشكار كرد، در نتيجه‌ مثل‌ سگ، سنگباران‌ شد پيامبرص در آن‌ لحظه‌ چيزي‌ نگفت، با آن‌ دو نفر در راهي‌ مي‌رفتند، ديدند در بيابان،، الاغي‌ مرده‌ و بدنش‌ متعفن‌ شد و متلاشي‌ گشته‌ است‌ پيامبرص فرمود فلان‌ كس‌ و فلان‌ كس‌ كجايند؟ آنها عرض‌ كردند اينجا هستيم، فرمود بيائيد و از پيكر متعفن‌ اين‌ الاغ‌ بخوريد آنها گفتند اي‌ رسول‌ خدا چه‌ كسي‌ اين‌ كار را مي‌كند؟ فرمود آنچه‌ شما در مورد برادرتان‌ ماعز گفتيد، سخت‌تر از خوردن‌ گوشت‌ اين‌ الاغ‌ است، سوگند به‌ خدائي‌ كه‌ جانم‌ در دست‌ اوست‌ اكنون‌ او ماعز در نهرهاي‌ بهشت، شناوري‌ مي‌كند

شما گوشت‌ مرده‌ خورده‌ايد

ابوبكر و عمر، سلمان‌ را نزد رسول‌ خداص براي‌ آوردن‌ غذا فرستادند، سلمان‌ نزد پيامبرص رفت‌ و تقاضاي‌ غذا كرد، حضرت‌ او را به‌ نزد انبادارش‌ «اسامه» فرستاد، سلمان‌ نزد اسامه‌ آمد و تقاضاي‌ غذا كرد، اسامه‌ گفت فعلاً‌ چيزي‌ از غذا وجود ندارد سلمان‌ با دست‌ خالي‌ نزد عمر و ابوبكر بازگشت، آنها گفتند اسامه‌ بخل‌ كرد، و اين‌ روز غذا نفرستاد و اضافه‌ كردند اگر ما سلمان‌ را به‌ چاه‌ سميحه‌ كه‌ چاه‌ پر آبي‌ بود بفرستيم، آن‌ چاه‌ خشك‌ مي‌شود سپس‌ به‌ حضور رسول‌ خداص آمدند، رسول‌ خداص به‌ آنها فرمود چه‌ موجب‌ شده‌ كه‌ در دهان‌ شما بقاياي‌ گوشتي‌ كه‌ خورده‌ايد مي‌نگرم آنها عرض‌ كردند ما اصلاً‌ امروز گوشت‌ نخورده‌ايم پيامبرص فرمود شما گوشت‌ سلمان‌ و اسامه‌ را خورديد در اين‌ هنگام‌ آية‌12 سورة‌ حجرات‌ نازل‌ شد كه‌ اين‌ آيه‌ مسلمانان‌ را از سوء ظن‌ و غيبت‌ نمودن‌ نهي‌ مي‌فرمايد

چهار وصيت‌ مؤ‌كد پيامبر اكرم ص

رسول‌ اكرمص در ضمن‌ گفتاري‌ فرمود همواره‌ جبرئيل‌ در مورد همسايه‌ به‌ من‌ سفارش‌ مي‌كند به‌ گونه‌اي‌ كه‌ گمان‌ كردم‌ كه‌ همسايه‌ از همسايه‌ ارث‌ مي‌برد، و همواره‌ در مورد بردگان‌ سفارش‌ مي‌كند، به‌ گونه‌اي‌ كه‌ گمان‌ بردم‌ كه‌ وقت‌ معيني‌ براي‌ آزاد كردن‌ آنها تعيين‌ نموده‌ است‌ كه‌ وقتي‌ آن‌ وقت‌ فرا رسيد، آنها آزاد مي‌شوند، و همواره‌ در مورد مسواك‌