و همکاران وظيفه دارند بر اخلاق و رفتار جامعه باشند ، جامعه نيز موظف است بر جريان امور حکومت نظارت نموده از دادن پيشنهادهاي خير خواهانه و انتفاد دلسوزانه و سازنده دريغ ننمايد در اين جهت فرقي ميان رهبران معصوم و غير معصوم نيست بدين جهت امام علي ع که خود از زمامداران جهان اسلام است از مردم ميخواهد که از بر خورد چاپلوسانه و ريا کارانه با او بر حذر باشند و از انتقاد مشفقانه و ارشاد نيک انديشان دريغ نورزند
تأکيد بر روش مشورت و ارشاد و انتقاد در رهبري و حکمراني از طرف کساني چون پيامبر اکرم ص و علي ع که مصون از لغزش و خطا بودهاند ضمن اين که نوعي حرمت نهادن به شخصيت فکري و فرهنگي افراد و مايه رشد و شکوفايي انديشهها و تقويت روحيه خود باوري و آزاد منشي است ، الگويي روشن و دقيق از شيوه زمامداري ديني را به بشر عرضه ميکند
5/4 ـ با توجه به توضيحات ياد شده روشن ميشود که حکومت ديني به الگويي که اسلام ارائه داده است عاليترين شکل حکومت است که ضمن در بر داشتن مزاياي نظام دموکراتيک بشري از نواقص آن نيز مصون است مزاياي دموکراسي احترام گذاشتن به حقوق طبيعي و قانون افراد جامعه و آزاديهاي مشروع آنان و نفي استبداد و خود کامگي در صحنه سياست و حکومت است همه اين مزايا در حکومت اسلامي به صورت اکمل و احسن بر آورده شده است در حکومت اسلامي همه افراد جامعه در برابر قانون يکسان و در بر خورداري از ثروتهاي ملي و امکانات دولتي مساوياند ، امتيازات به ميزان تلاش افراد نياز آنها و خدماتي است که به جامعه يا نظام حکومتي عرضه ميکنند، نژاد ، رنگ ، زبان ، قوميت ، و حتي مذهب به خودي خود معيار امتياز در اين زمينه به شمار نميرود
بدين جهت است که وقتي امام علي ع براي حل منازعه فيما بين او و فردي يهودي نزد خليفه دوم عمربن خطاب ميرود، و خليفه امام را با کنيه ابوالحسن صدا ميزند و يهودي را به نام ، امام اين برخورد را مخالف با رويه عدالت و مساوات در قضاوت دانسته بر افروخته ميگردد و آنگاه که پيرمرد نصراني را ميبيند که براي گذران زندگي دست به گدايي زده است ، امام علي ع از ديدن اين وضعيت سخت آزرده خاطر ميشود و زبان به اعتراض گشوده ميفرمايد «آنگاه که او توان کار کردن داشت او را
به کار گرفتيد ، و اکنون که ناتوان شده است به حال خود رها کردهايد » آنگاه دستور داد تا از بيت المال مسلمين به او انفاق نمايند
آن حضرت در عهد نامه خود به مالک اشتر به او توصيه مؤکد مينمايد که با مردم از روي مهرباني و خير خواهي رفتار کند ، و در پي جمع آوري ثروت و چپاول سرمايههاي عمومي و بهرهکشي از مردم نباشد ، و تصريح ميکند که در اين جهت فرقي ميان مسلمان و غير مسلمان وجود ندارد
در نظام سياسي اسلام براي جلوگيري از استبداد و خود کامگي اولاً صفات اخلافي و نفساني مهمي را به عنوان شرايط لازم براي رهبر ديني و رجال حکومت مفرر نموده است اين شرايط در پيامبر و امام از طريق عصمت تأمين ميگردد ، و در ديگران از طريق عدالت ، تقوي و زهد و پارسايي ثانياً استبداد و انانيت به عنوان صفت و رفتاري زشت و ناروا معرفي و از آن به شدت نکوهش شده است ثالثاً خوشرفتاري و برخورد متواضعانه و خير خواهانه با مردم از ارزندهترين صفات انساني و ـ به ويژه حاکمان و وليان ـ به شمار آمده است که در حقيقت دري از درهاي بهشت را به سوي انسان ميگشايد رابعاً اصل مشورت را يکي از قائمهها و ارکان حکومت و رهبري دانسته است خامساً نصيحت ، نظارت و انتقاد سازنده و خير خواهانه رهبري و رجال حکومت را از حقوق و بلکه وظايف مردم تلقي کرده است
بديهي است با رعايت اين موازين اخلاقي ، سياسي و فرهنگي مجالي براي پيدايش پديده شوم استبداد و خود کامگي در صحنه سياست و حکومت فراهم نخواهد شد روشن است که بهرهمندي از چنين حکومت سالم و آرماني در گرو بکار گيري موازين مزبور است چنان که مزاياي دموکراسي بشري نيز بدون التزام عملي به اصول آن به دست نخواهد آمد
6/4 ـ اکنون مناسب است به برخي از ضعفهاي دموکراسي بشري نيز اشاره کنيم