ترجمه قرآن

خرمشاهی

نسخه متنی -صفحه : 279/ 154
نمايش فراداده

كردند

22- روزى كه فرشتگان را ببينند، آن روز بشارتى براى گناهكاران نيست، و گويند حرمان نصيب شماست‏

23- و به هرگونه كارى كه كرده‏اند مى‏پردازيم و آن را هيچ و پوچ مى‏گردانيم‏

24- در آن روز بهشتيان خوش جايگاه‏تر و مرفه‏ترند

25- و روزى كه آسمان با ابرها بشكافد و فرشتگان فرو فرستاده شوند

26- در چنين روزى فرمانروايى بر حق از آن خداوند رحمان است، و روزى است كه بر كافران سخت و سنگين است‏

27- و روزى است كه ستمكار [مشرك‏] دست [حسرت‏] مى‏گزد و مى‏گويد كاش من راه [پيروى از] پيامبر را پيش مى‏گرفتم‏

28- واى بر من كاش من فلانى را دوست نمى‏گرفتم‏

29- او مرا از پند [قرآن‏] پس از آنكه برايم آمده بود، دور و گمراه كرد، و شيطان تنها گذار انسان است‏

30- و پيامبر گويد پروردگارا قوم من اين قرآن را وانهادند

31- و بدين‏سان براى هر پيامبرى دشمنى از گناهكاران قرار داديم، و پروردگارت بس رهنما و ياور است‏

32- و كافران گويند چرا قرآن يكباره بر او نازل نمى‏شود؟ بدين‏سان [نازل مى‏شود] تا دل تو را به آن استوار داريم و آن را چنانكه بايد و شايد بخوانيم‏

33- و [كافران‏] به نزد تو هيچ مثلى نياورند، مگر آنكه [جوابى‏] بر حق و خوش‏بيان‏تر برايت بياوريم‏

34- [آرى‏] كسانى كه به سوى جهنم بر روى چهره‏هايشان محشور شوند، اينان بدمرتبه‏تر و گمراه‏ترند

35- و به راستى به موسى كتاب آسمانى داديم و برادرش هارون را همراه او دستيار گردانديم‏

36- آنگاه گفتيم كه به سوى قومى كه آيات ما را دروغ انگاشتند برويد، آنگاه به كلى نابودشان كرديم‏

37- و قوم نوح چون پيامبران را دروغگو انگاشتند، غرقه‏شان كرديم و آنان را براى مردم مايه عبرت ساختيم، و براى ستمكاران [مشرك‏] عذابى دردناك آماده ساختيم‏

38- و عاد و ثمود و اصحاب رس و نسلهايى فراوان را در ميان اينان [هلاك كرديم‏]

39- و براى هر يك مثلها زديم و همه را يكايك هلاك ساختيم‏

40- و به سراغ شهرى كه بر آن باران بلا باريده شده بود، رفتند، آيا آن را نمى‏ديدند، يا بلكه اميدى به حشر و نشر نداشتند

41- و چون تو را مى‏ديدند جز به ريشخندت نمى‏گرفتند [و مى‏گفتند] آيا اين همان كسى است كه خداوند به پيامبرى برانگيخته است؟

42- چه بسا نزديك بود كه ما را از پرستش خدايانمان -اگر در راه آنان مقاومت نمى‏كرديم- بيراه كند، و به زودى، چون عذاب را بينند، بدانند كه چه كسى گمراه‏تر است‏

43- آيا آن كس را كه هواى نفسش را خداى خود گرفته بود، نديده‏اى، آيا تو نگهبان او هستى؟

44- يا گمان مى‏كنى كه بيشترينه آنان گوش شنوا دارند يا تعقل مى‏كنند، آنان جز همانند چارپايان نيستند، بلكه ايشان گمراه‏ترند

45- آيا نينديشيده‏اى كه پروردگارت چگونه سايه را مى‏گسترد، و اگر مى‏خواست آن را ساكن مى‏گرداند، سپس خورشيد را نمايانگر آن مى‏گردانيم‏

46- سپس آن را اندك اندك به سوى خود باز