روز دوشنبه 28 صفر سال يازدهم هجرى، آخرين فرستاده خداوند براى هدايت بشر؛ حضرت محمدص رحلت كرد
آن حضرت در سن چهل سالگى به رسالت مبعوث شد و سيزده سال مردم را در مكه به اسلام دعوت كرد و در 53 سالگى به مدينه هجرت و ده سال در مدينه زندگى كرد و در 63 سالگى رحلت كرده و در خانه خود در مدينه به خاك سپرده شد
حضرت علىع، عهدهدار غسل، كفن و دفن رسول گرامى اسلام شد و بر آن حضرت نماز خواند و زيد بن سهل قبر آن حضرت را حفر كرد حضرت علىع به كمك عباس، فضل و اسامة بن زيد و اوس بن خولى رسول خدا را در قبر گذاشتند در همين زمان بين مهاجر و انصار مشاجره بر سر خلافت بود و بيشتر مردم در سقيفه جمع شده بودند و در مراسم خاكسپارى پيامبر شركت نداشتند
تاريخ ابنخلدون، ج 2، ص 398 جلاء العيون علامه مجلسى، ص 120 مروج الذهب، ج 2، ص 113
در روز 28 صفر سال يازدهم هجرى جلسه سقيفه بنىساعده شكل گرفت
هنگامى كه خبر رحلت رسول خدا در مدينه منتشر شد، مهاجران در اطراف خانه پيامبر جمع بودند ناگهان مردى خبر آورد كه انصار در سقيفه بنىساعده كه سايبانى بود از آنِ طايفه بنىساعده جمع شدهاند و با سعد بن عباده بيعت كرده و او را امير خود قرار دادهاند در همان لحظه ابوبكر، عمر و جماعتى از مهاجرين به طرف سقيفه حركت كردند و بر انصار وارد شدند
عده مهاجران بيشتر بود تا اينكه مشاجرات زيادى بين آنان صورت گرفت، و مهاجران مسأله خويشاوندى خود با رسول خدا و سبقت در دين و جهاد را مطرح كردند و خود را نسبت به امر خلافت اولى دانستند و با ابوبكر بيعت كردند و اوسيان كه نمىخواستند با خزرجيان بيعت كنند، آنان نيز با ابوبكر بيعت كردند و سرانجام خزرجيان نيز با ابوبكر بيعت كردند و اين، علىرغم تصريح پيامبرص به جانشينى علىع و در حالى بود كه جنازه مطهر رسول خداص روى زمين بود و حضرت علىع، عباس، سلمان و ابوذر مشغول مراسم به خاكسپارى رسول خداص بودند
سيره ابنهشام، ج 4، ص 314 تاريخ ابنخلدون، ج 2، ص 401 مروج الذهب، ج 2، ص 123
سوم جمادىالثانى سال يازدهم هجرى دختر رسول خداص، حضرت فاطمهس به شهادت رسيد
آن حضرت 75 يا 95 روز بعد از پدرش زندگى كرد و پيوسته از علىع دفاع مىنمود
حضرت زهراس همسر حضرت علىع بود كه از وى چهار فرزند به نامهاى حسن، حسين، زينب و امكلثومع متولد شدند
فاطمه زهرا در دفاع از اميرالمؤمنين جراحاتى برداشت و در اثر آن جراحات در سن هجده سالگى به شهادت رسيد
پس از شهادت حضرت زهراس، حضرت علىع طبق وصيت ايشان، شبانه وى را غسل داد و كفن كرد و مخفيانه دختر رسول خدا را به خاك سپرد و صورتهايى از قبر درست كرد تا كسى محل قبر آن حضرت را نداند كه تاكنون نيز مخفى است و ممكن است در بقيع يا بين محراب و منبر يا در خانه ايشان باشد
اسد الغابه، ج 5، ص 368 جلاء العيون علامه مجلسى، ص 234
عمر سيزده سال بعد از عامالفيل متولد شد، پدرش خطاب بن نُفَيْل و مادرش »حَنْتَمه« خواهر ابوجهل بود
عمر در سال ششم بعثت در حالى كه بيش از چهل نفر مسلمان شده بودند اسلام آورد، و در سال سيزدهم هجرى، روز 22 جمادىالثانى به خلافت رسيد
عبدالرحمن و عثمان روزى وارد بر ابوبكر شدند و با او خلوت كردند ابوبكر بعد از سخنانى، به عثمان دعا كرد و گفت بنويس »بسم الله الرحمن الرحيم اين پيمان ابوبكر بن ابىقحافه است در روزهاى آخر زندگانى و هنگامى كه مشرف به آخرت است من بعد از خودم عمر بن خطاب را خليفه شما قرار