مسئله ديگري كه در اينجا بايد عرض كنم اين است كه اثر روش تجربي در زمينه علوم تجربي است اگر كسي بخواهد روش تجربي را تعميم دهد و بگويد در دنيا براي جلوگيري از خطاي ذهن يك روش بيشتر وجود ندارد و آن هم روش تجربي است ، اشتباه كرده است انديشه تحليل گر ما در زمينه هاي فكري ديگر نيز به كار مي افتد و حال آنكه در آن زمينه ها اصلاً حس كارايي ندارد ـ زمينه هايي مثل علوم رياضي وقتي يك مسئله هندسي را جهت حل كردن به شما مي دهند ، پس از آن كه آن را حل كرديد و به يك نتيجه اي رسيديد اگر شك كنيد كه آيا نتيجه اي را كه گرفتيد درست است يا نه ، و شك كنيد كه آيا راه حلي را كه براي مسئله رفتيد درست است يا نه ، درستي يا نادرستي محاسبات و كار خودتان را چگونه آزمايش ميكنيد ؟ از طريق حس ؟ ـ حتي مثالي ساده تر از اين كارمند صندوق بانك كه موجودي صندوقش 74350 ريال است و صبح تا عصر در بانك هم پول دريافت كرده و هم پرداخت ، پس از پايان كار بايد صورتحساب و دفتر خود را نشان بدهد تا معلوم شود مبلغي كه صبح به عنوان موجودي داشت چگونه گردش كرده است بايد نتيجه دريافت و پرداخت با هم بخواند و در آخر كار با موجودي فعلي صندوق سازگار باشد خوب موجودي صبح صندوق را مي نويسد موجودي فعلي صندوق برابر است با 134250 ريال ؛ داد و ستدها را هم بايد ببيند اگر اينها با هم نخواند ، ـ يعني موجودي صبح ، به اضافه دريافتها ، منهاي پرداختها ، مساوي نباشد و دو ريال كمتر يا زيادتر شد ، ـ بايد چه كند ؟ آيا او با تجربه پي مي برد كه حسابش درست است يا نه؟ با اعاده حسابرسي ؟ او بايد دوباره همه چيز را حساب كند و موضع اشتباه را دريابد فرض كنيد او مي فهمد كه مي خواسته دو ريال تتمه پول فلان آقا را بپردازد ؛ دنبال پول خرد گشته ولي آن گفته نمي خواهم ، به معطلي اش نمي ارزد او براي پي بردن به اين كه منشأ اشتباه حساب اين است ، بايد در حافظه اش بگردد تا چيزي را كه از صبح تا ظهر در حافظه اش گم شده بود پيدا بكند و بعد اين دو ريال را بردارد تا حسابش توازن داشته باشد آيا او اين كار را از روي تجربه حسي كرد يا از روي يك مشت كار ذهني ؟ نمي توان گفت كه او ارقام را با حس خود مي بيند و ماشين حساب را نيز با نگاه مي بيند اين كه تجربه حسي نيست معلوم است كه چشم انسان هنگام نوشتن نيز كار مي كند اين صرفاً كاري ذهني بود و نه كاري حسي يعني در اينجا اگر آدم نيرومندي باشد مي تواند حتي قلم و مداد را هم به كار نيندازد و در ذهنش حساب كند ؛ لذا آدم براي حسابهاي سه رقمي ـ چهار رقمي ، قلم و كاغذ به كار نمي برد اين كه من صبح صدريال در جيبم داشتم ، پانزده ريال ماست خريدم ، يك تومان نان خريدم ،24 ريال خيار خريدم و حال 51 ريال باقي مانده احتياج به ماشين حساب ندارد فرض كنيد دست به جيب مي كنم و متوجه مي شوم كه 48 ريال دارم از خود مي پرسم پس آن سه ريال چه شد ؟ به ياد مي آورم كه آن سه ريال كسري را مداد خريده ام در اينجا چه چيز كار مي كند حس يا ذهن ؟ ذهن كار مي كند ما در بسياري از محاسبات رياضي پيچيده همين طور عمل مي كنيم در علوم رياضي آنچه به كار مي افتد تا خطاها و اشتباهات را به دست آورد ، ذهن است حتي خود خطا هم مال حس نيست خطا مستند به ذهن است خطا كننده ، ذهن و انديشه تحليل گر است كشف كننده خطا نيز خود ذهن و انديشه تحليل گر است روشها چه روشهايي است حسي و تجربي ، يا رياضي ؟ رياضي
در مسئله اول به حق بيان كرديم و گفتيم كه روش تجربي ، بي شك براي پيشگيري از اشتباه در كارهاي ذهن در رابطه با حس مفيد است و بايد مورد استفاده قرار گيرد بدون شك در روش تجربي انديشه تحليل گر از حس استفاده مي كند ؛ اما مبادا اين امر انحصارگران فكري و انحصارطلبان فكري را خوشحال كند و آنها بگويند نگفتيم ؟ ما نيز مي گوييم فقط و فقط علوم تجربي و روش تجربي است كه به درد شناخت مي خورد ؛ حال ديديد خود اين آقايان نيز قبول كردند دقت كنيد كه اين چيز تازه اي نيست ما از اول اين مسئله را قبول داشتيم اجداد ما هم آن را قبول داشتند ـ اجداد فكريمان را مي گويم ، نه اجداد خانوادگي را ! نياكان فكري ما هم اين مسئله را قبول داشتند شق القمري رخ نداده است آنچه عيب است اين است كه شما اشتباه كرديد ما مي گفتيم روش شناخت منحصر به روش تجربي نيست قلمرو و ميدان شناخت منحصر به حس و تجربه نيست روش شناخت و روش پيشگيري از اشتباه در شناخت نيز منحصر به روش تجربي نيست روشهاي ذهني ديگري نيز داريم ـ از قبيل علوم رياضي ، كه خود شما آقايان تجربيون هم قبول داريد
مي دانيد كه مدتها در اروپا ، در همين دوره جديد ،اين مسئله مطرح بود كه اصلاً آن چيزي كه مي تواند به ما آگاهي قابل اعتماد بدهد ، علوم رياضي و روشهاي علوم رياضي و منطق رياضي است بنابراين ، حتي بشر بايد علوم حسي و تجربي را به علوم رياضي برگرداند ـ و همين كار را نيز كرده است ما الان حتي بسياري از اشتباهات آزمايشگاهي خود را از طريق تجديد نظر در محاسبات رياضي كشف ميكنيم نه با تجربه چرا ؟ براي اين كه مسائل علوم تجربي هم براي ما به مسائل علوم رياضي تبديل شده است به بركت هماهنگي و همكاري علوم رياضي و علوم تجربي بسياري از اشتباهات و لغزشهاي مربوط به تجربه را نيز از طريق تجديد نظر در محاسبات رياضي به دست مي آوريم
بنابراين روش دوم روش رياضي و روشهايي است كه ما از آن در علم هندسه ، حساب ، جبر و علوم ديگري كه از اين سه يا از اين دو علم چون جبر در حقيقت نوعي حساب است برمي خيزد ، استفاده مي كنيم