در سال 1344 بنا به دعوتي كه از طرف دوتن از مراجع به عمل آمده بود و به صلاحديدي كه آقاي بهشتي از امام به عمل آورده بودند تصميم گرفتند به آلمان بروند و مسئوليت مسجدي را كه از طرف مرحوم حضرت آيت الله بروجردي رحمت الله عليه در آنجا براي كارهاي تبليغي اسلام ساخته شده و نيمه تمام مانده بود بپذيرند تا ان زمان در خارج از كشور هيچ تشكل اسلامي وجود نداشت و به دليل همين ضعف وقايع پانزده خرداد را رژيم توسط بلندگوهاي شرق و غرب هرطور كه توانست آزاد در خارج انعكاس داد و از اين بابت احساس مي شد در خارج از كشور بايد پايگاههاي اسلامي وجود داشته باشد تا بتواند حقايق داخلي ايران را انعكاس بدهد .
اولين كاري كه ايشان در آلمان كردند تبديل نام مسجد ايرانيان به نام مركز اسلامي هامبورگ بود و همين امر باعث شد مسلمان غير ايراني هم به اين مسجد رفت و آمد داشته باشند و مسجد رونق خاصي بگيرد از جمله اين مسلمانان برادران تركيه و به خصوص برادران عرب بودند .
از طرف چهار مرجع تقليد آقا را دعوت كردند براي مركز اسلامي هامبورگ آنجا يك مسجدي بود كه بنيانگذارش مرحوم آيت الله بروجردي بودند و آقاي محققي هم به عنوان يك امام آنجا بود ولي ايشان اين اسكلت را به جا گذاشته و آمده بود ايران البته آن موقع زمان قتل منصور هم بود و از طرف ساواك خيلي فشار به ما مي آوردند و مي گفتند او شهيد دكتر بهشتي عامل اصلي ترور منصور بوده است ، اين بدان علت بود كه ايشان جلسات مختلف با همه كساني كه براي نهضت كار مي كردند تشكيل مي داد ، اين بود كه بيشتر از چشم ايشان مي ديدند اين آقايان چون واقعاً علاقمند بودند به آقاي بهشتي ايشان را نامزد كردند و فوراً روانه آلمان كردند بعد از اين كه ايشان تشريف بردند به هامبورگ ما اينجا بوديم تا ايشان آنجا يك خانه و زندگي براي ما تهيه كنند و بعد ما برويم تا چهار ماه ساواك نگذاشت ما برويم ، بالاخره با چه سختي ها و مشكلاتي آقاي خوانساري هر طوري بود ما را روانه كردند .