دوران اقامت در آلمان - سیره شهید بهشتی نسخه متنی

به نظر دوستان من چه كار بكنم ؟

شهيد بهشتي اهل مشورت بود به خاطر دارم پس از اين كه در سال 57 از زندان آزاد شد در جلسه اي خصوصي با دوستان ادامه فعاليت سياسي و مبارزاتي خود را به شور و مشورت گذاشت و به صورت يك سؤال در جلسه مطرح كرد كه نظر دوستان چيست ؟ آيا من كارهاي عميق تحقيقاتي و پژوهشي خودم را دنبال كنم يا همه اينها را رها كنم و يكسره به مسائل سياسي مبارزه بپردازم ؟ اولين كسي كه اعلام نظر كرد من بودم كه به ايشان عرض كردم به نظر من با توجه به حساسيت شرايط مبارزه شما همه كارهايتان را رها كنيد و به مسئله انقلاب كمك كنيد چون اگر انقلاب به ثمر برسد باز خطر انحراف آن توسط غربزده ها مطرح است اين نظر در جلسه رأي آورد و او هم نظر جمع را پذيرفت ايشان در جلسات معمولاً رأي گيري مي كرد و اگر اين رأي گيري برخلاف رأي و نظر او بود آن را مي پذيرفت ايشان اگرچه به صحت نظريات خود معتقد بود ولي هيچ گاه با نظر جمع اظهار مخالفت نمي كرد .

بايد اين بحث ها را با مردم مطرح كنيم

قبل از عزيمت آقاي بهشتي به آلمان به ايشان عرض شد كتاب تعليمات ديني براي دانش آموزان مفيد نيست و بهتر است كتابهايي با محتواي بهتر براي كلاسهاي اول ابتدايي تا مرحله فارغ التحصيلي دانشگاه در نظرگرفته شود بحث ها در اين رابطه ظريف بود مثلاً يكي از بحث ها اين بود كه به كلاس اولها گفته نشود خداوند مانند يك پدر مهربان است چون بعضي اولاً پد رنداشتند و بعضي هم پدر بد اخلاقي داشتند لذا بحث كه مي شد مهرباني خدا چگونه در كتابها گنجانده شود مسئله ديگر اين بود بحث ها به گونه اي باشد كه سالهاي بعد ادامه آنها در كتابهاي ديني به بياني كامل تر آورده شد .

شهيد مطهري و آقاي هاشمي رفسنجاني و آقاي باهنر و آقاي امامي كاشاني و آقاي صفايي در اين جلسات و بحث ها حضور داشتند.

در همان ايام جلسه اي با آقاي بهشتي داشتيم كه در آن اقشار مختلف بازاري و دانشگاهي هم بودند آقاي بهشتي فرمودند من مي خواهم اين بحث ها را در آن جلسه مطرح كنم خدمتشان عرض شد اين بحث ها بيشتر جنبه تعليم و تربيت دارد و در آن جلسه افراد بازاري هم حضور دارند فرمودند اگر بخواهيم تعليم و تربيت و آموزش و پرورش ما كاملاً مردمي باشد بايد اين بحث ها را با مردم مطرح كنيم و بازتابهاي طرح اين مسائل را با به دست آوردن نظريات اينها جمع كنيم و جمع بندي اين نظريات به درد مردم و جامعه نمونه خواهد خورد .

دوران اقامت در آلمان

خودتان را آماده سفر كنيد

قبل از اين كه شهيد بهشتي براي امامت مسجد هامبورگ انتخاب بشوند ابتدا سفري به مشهد رفتند و با آيت الله ميلاني كه از مراجع بزرگ آن زمان بودند ملاقاتي داشتند و در همين جلسه بود كه آقاي ميلاني شخصيت جامع آقاي بهشتي را پسنديده و به ايشان گفته بود شما خودتان را براي اين سفر آماده بكنيد آقاي بهشتي در اين زمان به دو زبان انگليسي و عربي به راحتي تكلم مي كرد و در مباحث فقه و فلسفه هم بسيار مسلط بود و با همين تبحري كه در زمينه زبان و مسائل ديگر داشت به محض ورود به آلمان به فراگيري زبان آلماني هم پرداخت و در مجامع مذهبي و حتي در كليساها حضور مي يافت و به سخنراني مي پرداخت .

رفتن من منوط به درخواست مراجع است

آقاي بهشتي مايل نبودند به آلمان بروند ايشان را مجبور كردند چون د رآلمان كسي نبود و آن كساني كه مايل بودند يك روحاني در آنجا در مصدر كار دانشجويان مسلمان باشد تصادفاً يك روحاني متجدد با معلومات و شجاعتي كه در زمينه مسائل مبتلا به آنان مورد نياز بود يافته بودند فراموش نشود قبل از آن نيز مسافرت به خارج در زمينه كاري ايشان بود مثلاً ايشان در سال 1337 قصد مسافرت به ژاپن را داشتند مسافرت تبليغي كه البته ممكن نشد لكن اين كار در مخيله ديگران نيز خطور نمي كرد ، ولي ايشان به عنوان تبليغ قصد اين كار را داشتند كه بعدها اين كار را به شهيد باهنر محول كردند و ايشان رفتند در سال 42 و 43 ايشان قصد سفر به آلمان داشتند ، ليكن مي گفتند رفتن من منوط به درخواست بعضي از روحانيون برجسته از قبيل آقاي ميلاني و ديگران است زيرا كساني كه قبل از آن از آقاي بهشتي درخواست كرده بودند به آلمان برود تجار مسلماني بودند كه با مسجد هامبورگ در ارتباط بودند از جمله آقاي حاج حسين اخوان كه تا آخر هم از دوستان و علاقمندان ايشان بود ويل آقاي بهشتي رفتن به خارج را منوط كردند به درخواست روحانيون و علماي برجسته آن زمان از جمله آقاي ميلاني كه ايشان هم درخواست كردند و آقاي بهشتي عازم آلمان شدند .