مجذوب شخصيت علامه طباطبايي شدند
پدرم در باره علت شركت فعال خود درجلسات درس وهمچنين جلسات بحث خصوصي كه باگروه از افراد مانند مرحوم استاد شهيد مطهري وآيت الله منتظري خدمت علامه طباطبايي ره داشتند ، چنين نقل كرده اند كه درآن زمان امكان ادامه تحصيل درانگلستان براي ايشان فراهم شده بود ودر تدارك آن سفر بوده اند كه روزي مرحوم استاد شهيد مطهري او را ميبينند وازايشان دعوت ميكنند به مجلس بحث علامه طباطبايي بروند پدرم ابتدا تمايلي از خود نشان نميدهند چرا كه ديگر در حوزه درسي كه نگذرانده باشند وبرايشان جالب باشد ، نبود اما به اصرار مرحوم مطهري به آن درس ميروند ودرهمان جلسه اول مجذوب شخصيت مرحوم علامه از يك طرف وشيوه بحث ايشان از طرف ديگر ميشوند پس از اتمام جلسه درس تا منزل علامه همراه ميشوند وحوصله ودقت آن استاد فرزانه در شنيدن مطالب ، شهيد بهشتي را سخت تحت تأثير قرار ميدهد ودر نتيجه از تحصيلات عالي در انگلستان چشم پوشيده وبه مدت پنج سال به فراگيري ظرايف فلسفه اسلامي ومطالعه تطبيقي با فلسفه غربي نزد علامه ميپردازند.اول كسي بود كه اشكال ميكرد
من در سال اول يا دومي بودم كه اطلاع پيدا كردم مرحوم طباطبايي جلساتي دارند كه شبهاي پنج شنبه وجمعه عده اي از فضلا درآن شركت ميكنند وعلامه مباحث فلسفي را در آن جلسه در سطح بالايي مطرح ميكردند اين همان جلسه اي بود كه به تدوين كتب اصول فلسفه منتهي شد وتقريباً از سال 34 شروع شده بود اين موضوع را كه بنده ميگويم مربوط به سال39 است كه در آن جلسات شركت ميكردم درآن جلسه آن كسي كه حرف ميزد وبا استاد بحث ميكردمرحوم بهشتي بود يعني در آن جلسه كه چهره هاي خوب وفاضل امروز كه ميشناسيم وبه فلسفه معروفند شركت داشتند ولي سخنگوي اول ، واشكال كننده ذهنهاي فعال بودند وآقاي بهشتي بيشترين اشكال را ميكرد وبيشترين حرف را ميزد وبا استاد بحث ميكرد استاد هم به ايشان كمال اهتمام وتوجه را ميكرد .بعدها هم در مباحث فلسفي كاملاً آشكار بود كه مرحوم بهشتي چهره برجسته اي است منتهي در طول اين چند سالي كه بعد از سالهاي 42 پيش آمد وفعاليتهايي كه بود، كارهاي فقهي وفلسفي وبه اصطلاح حوزه اي وعلمي ايشان تحت الشعاع كارهاي بنياني وعميقي قرا رگرفت كه ايشان در پيش گرفته بود به هر حال ايشان در علوم فقهي وفلسفي متبحر بودند ودر طول سالهاي مبارزه به شيوه اي ديگر وبااستفاده از مايه هايي از حوزه به طور خوب وبالا به دست آورده بودند ، تبحر خود را نشان دادند مطمئناً اگر ايشان در حوزه ميماندند يكي از مراجع تقليد مسلم زمان ميشدند.