خط آقاي بهشتي خط خوبي بود و نوشته ايشان هم كه موجود است منظم است جمله بندي رسايي داشتند يادم است در شوراي مركزي حزب در سال 1360 نشسته بوديم كه خبر شهادت دكتر چمران را شنيديم ايشان خيلي متأثر شدند و بلافاصله همان جا كه نشسته بودند يك پيام تسليت به نام خودشان براي شهادت آقاي چمران نوشتند تا در روزنامه چاپ بشود و من الان آن دستخط را دارم .
بيشتر گوش مي كرد
در جلساتي كه شركت مي كردم آقاي بهشتي هم حضور داشت حتي در جلسات خصوصي ايشان را فرد ساكت و كم حرفي مي ديدم كه بيشتر گوش مي كرد و بيشتر اوقات ساكت بود ولي همه اين را مي دانستند كه حرفي را كه مي زد حساب شده بود و در صحبت چنان بود كه جلوي زوايد را مي گرفت و زود حرفش را تمام مي كرد خود ايشان درباره كساني كه زياد حرف مي زدند حساس بود يك بار من و شهيد رجايي از ايشان درباره يكي از معلمان دبيرستان كمال سئوال كرديم كه ايشان را چگونه مي بينيد ؟ مكثي كرد و گفت ايشان فردي است كه زياد حرف مي زند بايد در مورد او مطالعه بيشتر كرد .
در عرصه پرستش
در صحن مدرسه اذان مي گفت
آقاي بهشتي از دوران طلبگي خود كه در مدرسه حجتيه قم بودند تقيد خاصي به مسائل و احكام ديني داشتند مثلاً در بين همه طلاب تنها كسي بود كه موقع اذان ظهر در صحن مدرسه حجتيه مي ايستاد و با صداي بلند اذان مي گفت اين در حالي بود كه بعضي ها از اين كه چنين امر مستحبي را در حضور ديگران انجام بدهند خجالت مي كشيدند ولي ايشان نه اعتنايي به اين داشت كه وقتي لباس شيك و تميز مي پوشد و در بيرون مدرسه حركت مي كند به او چه مي گويند و نه اعتنايي به اين كه مثلاً اين همان است كه اذان مي گويد بلكه كار خودش را انجام مي داد .
اقامه نماز جماعت در دبيرستان
از ابتكارات آقاي بهشتي در دبيرستان دين و دانش قم برگزاري نماز جماعت بود كه در آن زمان به جز در بعضي از دبيرستانهاي جامعه تعليمات اسلامي سابقه اي براي اين كار وجود نداشت خودشان هم امامت جماعت مي شدند و اگر در دبيرستان نبودند فرد ديگري كه روحاني بود اين كار را مي كرد و اگر روحاني در مدرسه نبود به خاطر اهميت اقامه نماز جماعت يك غير روحاني امامت نماز را برعهده ميگرفت .