بیشترلیست موضوعات آغاز فعاليت در قم ورود به تهران برنامه ريزي براي سازماندهي حوزه روايتي ديگر به روايت مادر خاندان بهشتي دوران كودكي تاجواني باغبان گلهاي عشق خصايل فردي فضايل اخلاقي ومعنوي جامعيت در شخصيت در عرصه پرستش منظومه متعالي حبيب ومحبوب دوران مبارزه دوران اقامت در آلمان غربت ، مظلوميت و رنج نظرها وديدگاهها آخرين روزها و لحظه ها ضميمه توضیحاتافزودن یادداشت جدید
دبيرستاني به نام دين ودانش در قم تأسيس كرديم باهمكاري دوستان ، كه مسئوليت اداره اش مستقيماً به عهده من بودودر سال 1333 تأسيس شد تاسال 1342 كه در قم بودم همچنان مسئوليت اداره آن را به عهده داشتم ودر ضمن در حوزه هم تدريس مي كردم ويك حركت فرهنگي نو در حوزه به وجود آورديم ورابطه اي هم با جوانان دانشگاهي بر قرا ركرديم پيوند ميان دانشجو وطلبه و روحاني را پيوندي مبارك يافتيم ومعتقد بوديم كه اين دو قشر آگاه ومتعهد بايد هميشه دوشادوش يكديگر حركت كنند ،برپايه اسلام اصيل وخالص و در ضمن ، تشيع ، اينها آغاز حركتهايي بود كه براي تهيه نوشته هاي با زبان نو وبراي نسل نو، اما با انديشه عميق واصيل اسلامي ودر پاسخ به سؤالات اين نسل مختصري در مكتب اسلام وبعد بيشتر در مكتب تشيع همكاري ميكردمبعد درسالهاي 1335 تا 1338 دوره دكتراي فلسفه ومعقول رادردانشكده الهيات گذراندم ، در حالي كه درقم بودم وبراي درسها وكارها به تهران مي آمدم در همان سال 1338 جلسات گفتار ما در تهران شروع شد اين جلسات براي رساندن پيام اسلام بود به نسل جستجوگر با شيوه جديد ،در هر ماهي در كوچه قائن در يك منزل بزرگي بودوجلسه تشكيل ميشد در هرماه يك نفر صحبت مي كرد وسخنراني ميكرد وموضوع سخنراني قبلاً تعيين ميشد كه در مورد سخنراني مطالعه بشود ونوار از آنها گرفته ميشد واين نوارها راپياده ميكردند وبه صورت جزوه وبعد كتاب منتشرميكردند كه از عمده آنها به صورت سه جلد كتاب گفتار ماه ويك جلدبه نام گفتار عاشورا منتشر شد در اين جلسات هم باز مرحوم آيت الله مطهري وآيت الله طالقاني و آقايان ديگر شركت داشتند جلسات پايه اي خوبي بود ودرحقيقت گامي بود در راه كاري از قبيل آنچه بعد هادر حسينيه ارشاد انجام ميگرفت ورشد پيدا كرد .
برنامه ريزي براي سازماندهي حوزه
درسال 1339 ما سخت به فكر سامان دادن به حوزه علميه قم افتاديم ومدرسين حوزه جلسات متعددي داشتند براي برنامه ريزي نظم حوزه وسازماندهي به حوزه ، در دوتا ازاين جلسات بنده هم شركت داشتم كار ما در يكي از اين جلسات به ثمر رسيد ودر اين جلسه آقاي رباني شيرازي ومرحوم آقاي شهيد سعيدي وخيلي ديگر از برادران شركت داشتند، آقاي مشكيني وخيلي هاي ديگر ومادريك برنامه اي در طول يك مدتي توانستيم يك طرح وبرنامه تحصيلات علوم اسلامي در حوزه تهيه كنيم در هفده سال واين پايه اي شد، براي تشكيل مدارس نمونه اي كه نمونه معروفترش مدرسه حقانيه، يا مدرسه منتظريه ، به نام مهدي منتظر سلام الله عليه است ولي به نام حقاني كه سازنده آن ساختمان است مردي است كه واقعاًعشق وعلاقه وسرمايه وهمه چيزش را روي ساختن اين ساختمان گذاشت خداوند او را به پاداش خير مأجور بدارد، به نام او معروف شد مدرسه حقاني تأسيس شد واين برنامه در آنجا اجرا شدودر اين مدارس باز مقداري از وقت ميگذشت وصرف ميشد در سال 1341 كه انقلاب اسلامي با رهبري امام ورهبري روحانيت وشركت فعال روحانيت نقطه عطفي در تلاشهاي انقلابي ، مسلمانان ايران به وجود آورده بود ، در اين جريانها حضور داشتم تا اينكه در همان سالها ما در قم به مناسبت تقويت پيوند دانش آموز وفرهنگي ودانشجو وطلبه به ايجاد كانون دانش آموزان قم دست زديم ومسئوليت مستقيم اين كار را برادر و همكار ودوست عزيزم مرحوم شهيد دكتر مفتح به دست گرفتند بسيار جلسات جالبي بود ، در هرهفته يكي از ما سخنراني ميكرديم ودوستاني از تهران مي آمدند ، گاهي مرحوم مطهري وگاهي ديگران ، مدرسين قم مي آمدند ودر يك مسجد ودر يك جلسه طلبه ودانش آموز ودانشجو وفرهنگي همه دور هم مي نشستند واين درحقيقت نمونه ديگري بود از تلاش براي پيونددانشجو وروحاني واين بار در زمينه مبارزات ودرحوزه رشد دادن وگسترش دادن به فرهنگ مبارزه واسلام اين تلاشها وكوششها بر رژيم گران آمد ودر زمستان سال 42 مرا ناچار كردند كه از قم خارج بشوم وبه تهران بيايم.