(مسأله 2251) بايد سهم هر كدام نصف يا ثلث حاصل و مانند اينها باشد و اگر قرار بگذارند كه مثلا صد من از ميوهها مال مالك و بقيه مال كسى باشد كه كار مىكند معامله باطل است.
(مسأله 2252) بايد قرار معامله مساقات را پيش از ظاهر شدن ميوه بگذارند، و اگر بعد از ظاهر شدن ميوه و پيش از رسيدن آن قرار بگذارند پس اگر كارى مانند آبيارى كه براى تربيت درخت لازم است باقى نمانده باشد معامله صحيح نيست، اگر چه احتياج به كارى مانند چيدن ميوه و نگهدارى آن داشته باشد. بلكه اگر كارى كه براى تربيت درخت لازم است باقى مانده باشد صحت معامله محل اشكال است.
(مسأله 2253) معامله مساقات در بوته خربزه و خيار ومانند اينها بنابر احتياط صحيح نيست.
(مسأله 2254) درختى كه از آب باران يا رطوبت زمين استفاده مىكند وبه آبيارى احتياج ندارد، اگر به كارهاى ديگر مانند بيل زدن و كوددادن محتاج باشد، معامله مساقات در آن صحيح است.
(مسأله 2255) دو نفرى كه مساقات كردهاند، با رضايت يكديگر مىتوانند معامله را بهم بزنند.
و نيز اگر در ضمن قرارداد مساقات شرط كنند كه هر دو يا يكى از آنان حق بهم زدن معامله را داشته باشند، مطابق قرارى كه گذاشتهاند بهمزدن معامله اشكال ندارد.
و اگر در ضمن معامله مساقات شرطى كننند و آن شرط عملى نشود، كسى كه براى نفع او شرط كردهاند، مىتواند معامله را بهم بزند.
(مسأله 2256) اگر مالك بميرد، معامله مساقات بهم نمىخورد و ورثهاش بجاى او هستند.
(مسأله 2257) اگر كسيكه تربيت درختها به او واگذار شده بميرد، چنانچه در عقد شرط نكرده باشند كه خودش آنها را تربيت كند، ورثهاش به جاى او هستند وچنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجير هم نگيرند حاكم شرع از