تفسیر آیات حج ، سوره بقره، آیه 144

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 16/ 15
نمايش فراداده

تلازم و عدم جدايي قرآن و عترت

پرسش:

پاسخ: آخر حكم فقهي كه تنها به احدي الثقلين نمي‌شود اعتماد كرد كه «إنّي تارك فيكم الثقلين»18 بسيار خب، ما اگر هم يك وقتي داريم آيه را معنا مي‌كنيم، حتماً زير پوشش روايت هست منتها حالا گاهي روايت را به صراحه ذكر مي‌كنيم و گاهي ذكر نمي‌كنيم و الاّ ممكن نيست ما يك آيه را به عنوان أحدي الثقلين بتوانيم معنا كنيم، فرمود: «اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي» همواره همين‌طور است. ما همواره اينها دو چشم‌اند كه يك نور دارند. مثل اينكه انسان با دو چشمش يكي را مي‌بيند. قرآن و عترت دو چشم‌اند كه انسان را به يك نور هدايت مي‌كنند. منتها گاهي روايات بالصراحه ذكر مي‌شود گاهي ذكر نمي‌شود، و الاّ ممكن نيست ما به خودمان اجازه بدهيم آيه‌اي را معنا كنيم مغفولاً عن الرواية،

نكته: عدم وسعت قبله و توسعه شعاع استقبال به قبله

در همين جا كه مسئله قبله است و حكم فقهي است اساس بر اين است كه «و الكعبة قبلتي»19؛ نه اينكه قبله وسيع است، استقبال وسيع است، يعني اگر يك جرمي را از دور انسان بخواهد مستقبِل باشد صدق استقبالِ عرفي از يك شيئي در دور، منطقه وسيعي دارد؛ نه اينكه قبله وسيع است. الآن اگر گفتند شما رو به آن ستاره بايستيد. الآن هم اين چنين است، گفتند شما ستاره جُدي را روبه‌رويتان قرار بدهيد يا ستاره جدي را در بعضي از افقها «خلف المنكب الايُمن» قرار بدهيد، اين گاهي ممكن است انسان از رو خطوط هندسي ممكن است از او بگذرد، اما همين كه صدق عرفي مي‌كند كه او «خلف المنكب الايمن» است كافي است.