علم، عقل، دین

سید محمدرضا علوی سرشکی؛ مقرر: سیدعباس طباطبائی فر؛ ویراستار: سید محمدرضا حسن زاده طباطبائی

نسخه متنی -صفحه : 396/ 104
نمايش فراداده

متكلم به فيلسوف جواب مي‌دهد: «ايستادن و فرار نكردن» در چنين صورتي نه تنها بر «فرار كردن»، رجحان ندارد، بلكه انتخاب مرجوحي است و كسي كه ايستادن را انتخاب مي‌كند، علاوه بر آن‌كه ترجيح بلامرجح نموده، بلكه ترجيح مرجوح نموده است. زيرا در چنين صورتي حتماً ‌مورد تعرض درنده قرار مي‌گيرد.

ربط حادث به قديم

الف: خدا و هدف

گفتيم فاعل مختار كه انسان باشد در يك هدف با حيوان مشترك است، آن هم دنبال غرائز خود خواهانه رفتن است و در يك هدف كه پيروي از عقل (يعني پيروي از حسن ذاتي و حقوق ذاتي كه عقل آن‌را نشان مي‌دهد) باشد، با خدا مشترك است. به همين جهت، دنبال حق و دنبال آنچه خير است مي‌رود. ولي بشر گاهي بين اين دو انگيزه، مخلوط مي‌كند. يعني بعضي جاها هواي نفس را ترجيح مي‌دهد و بعضي‌جاها پيروي از عقل را، ولي در بين بشر هستند كساني كه همه جا حق را ترجيح مي‌دهند و تنها دنبال عقل مي‌روند؛ حتي يك مورد هم مرتكب خلاف عقل نمي‌شوند. اينان برگزيدگان خدا هستند و در رفتار اخلاقي، به خدا شباهت دارند كه تنها كار خوب مي‌كنند. در روايات داريم <تخلقوا باخلاق="" الله»،="" يا="" آنكه="" درباره="" خدا="" داريم="" كه=""><هو اهل="" التقوي="" و="" اهل="" اهل="" التقوي="" و="" اهل="">