پوزيتويستها ميگويند: «خدا قابل اثبات نيست؛ زيرا فقط چيزي قابل اثبات است كه قابل تصور حسي باشد، آنها عقيده دارند: «تنها تصورات حسي هستند كه نخستين تصوراتا?ند و از واقعيت خارجي حكايت ميكنند»؛ حتي نزد آنان، فلسفه و علوم عقلي هم غير قابل اثبات و بازي با الفاظ است.
اينها و بسياري ديگر، از مسائلي است كه در كلام جديد مطرحند. لذا بايد با نقادي عقلي به آن پرداخته شود و جواب قانع كننده براي عقلاي جهان داده شود.
پس كلام و فلسفه قديم، پاسخگوي كامل شبهات امروز، نيست؛ لذا تدوين يك «فلسفهاصلاحشده» و «كلامپاسخگو»، ضرورت دارد.
حكيمي فلاطوري(1)، درباره «ارسطو» ميگويد:
1- تاريخ فلسفه راسل؛ تاريخ فلسفه كاپلستون، فصل هيوم؛ تاريخ فلسفه سياسي پازرگاد؛ و فلسفه علم كار ناپ و. .. - عبدالجواد حكيمي فلاطوري، حكيمي بود كه پس از فراگيري كامل فلسفههاي مشاء و اشراق و حكمت متعاليه و رسيدن به درجه استادي در فلسفه قديم، راهي اروپا شد تا فلسفه جديد را بياموزد. وي پس از تحصيل در رشتههاي فلسفه، روانشاسي، علوم تربيتي، علوم اجتماعي و تطبيق اديان، رساله دكتراي خود را درباره اخلاق عملي كانت به نگارش درآورد. او زبانهاي يوناني و لاتين را نيز آموخت تا مستقيماً از كتب فلاسفه يونان استفاده كند و پس از نوشتن چند رساله، به نوشتن رساله استادي خود درباره دگرگوني مبادي فلسفه يوناني تحت تأثير انديشه اسلامي پرداخت. او كه به اخذ درجه استادي در فلسفه غرب نائل آماده بود، استاد دانشگاه كلن آلمان در رشتههاي فلسفه، حقوق، كلام و علوم اسلامي بود و چندين بار به جمهوري اسلامي ايران سفر كرد.