چارلز تاليا فرو- به نقل از بلومنفلد:
«اگر کسي هرگز تجربه اي از قرمزي نداشته باشد، نميتواند اين مفهوم را کاملاً درک کند....
- دليل مطلب آن است که بخشي از معناي مفهوم قرمز همانا يک تجربه ذهني معين است.
- کسي که نتواند درک کاملي از ماهيت اين تجربه داشته باشد، بنابراين، از درک کامل مفهوم آن نيز بي بهره خواهد ماند.
باتوجه به اينکه خدا جسم و احساسات جسماني ندارد، چگونه ميتواند تصوري از مزه توت فرنگي داشته يا بداند که اين مزّه چگونه است؟»(1)
در اين گفته فوق، خالق متعال همچون مخلوق و انساني که ذاتش، جهل است و شناخت او از رنگ و مزه چيزها از طريق حواس ممکن است فرض شده است در حالي که ما سابقاً توضيح داديم که علم خداوند فوق علم حسي و فوق علم حضوري است آقاي شلينگ از قول پولس نقل کرد که ما همه، در ذهن خداونديم يعني همانقدر که ما بر تصورات و تصميمات دروني مان بدون نياز به حواس پنجگانه شناخت داريم همان قدر خداوند بر همه جهان که در ذهن اش موجود است بدون نياز به حواس پنجگانه و استفاده از آنها شناخت دارد.
اما ما در پاسخ شلينگ گفتيم که خداوند فوق اين گفته شما آقاي شلينگ
1. کتاب فلسفه دين در قرن بيستم تاليف چارلز تاليا فرّو- ترجمه رحمتي- چاپ تهران- نشر سهروردي سال 1382 صفحه 217.1