علم، عقل، دین

سید محمدرضا علوی سرشکی؛ مقرر: سیدعباس طباطبائی فر؛ ویراستار: سید محمدرضا حسن زاده طباطبائی

نسخه متنی -صفحه : 396/ 76
نمايش فراداده

يعني خدا خلق كرده است. نه اين كه وجود اينها جزء خدا است. وجود امكاني در شأن خدا نيست. در دعاي عرفه: امام حسين عليه‌السلام مي‌خوانيم: « إِلهَيِ أَنَا الْجَاهِلُ فِي عِلْمِي، فَكَيْفَ لَا أَكُونُ جَهُولاً فِي جَهْلِي»(1): يعني اي خداي من، علم من جهل است، پس چه رسد به جهل من. پس اين كه وحدت وجودي‌ها گفته‌اند علم من، جزئي از علم خداست، گفتار غلطي است؛ زيرا علم من نسبت به من، كمال است؛ اما نسبت به علم خدا، در واقع علم من، جهل است. (2) علم من اصلاً مناسب مقام ربوبي نيست، تا جزئي از علم ربوبي محسوب شود.

7 - علم حضوري و وحدت وجود

بعضي‌ها گفته اسفار را چنين توجيه مي‌كنند: بازگشت وحدت وجود، به علم حضوري خدا است. علم حضوري يعني معلوم به وجود خارجي خود نزد عالم وجود دارد. به نظر آنان، علم با عالم، يكي است. پس از يك طرف جهان و ماسوي الله، معلوم خدا

1- مفاتيح الجنان، محدث قمي، زيادتي دعاي عرفه امام حسين عليه السلام.

2 - اسفار اربعة، ج 6، فصل 12، ص 110، في انه تعالي تمام الاشياء، پاورقي شماره 1:

.....و مما يجب ان لا تغفل عنه، انَّ هذا الحمل (اعني حمل الاشياء علي بسيط الحقيقة)، ليس من قبيل الحمل الشايع؛ فأن الحمل الشايع (كقولنا زيد انسان و زيد قائم)، يحمل فيه المحولعلي موضوعه، بكلتا حيثيتي ايجابه و سلبه، اللتين تركبت ذاته منهما. ولو حمل شيء من الاشياء علي بسيط الحقيقه، بما هو مركب، صدق عليه ما فيه من السلب؛ فكان مركبا و قد فرض بسيط الحقيقه، هذا خلف فالمحمول عليه من الاشياء جهاتها الوجوديه فحسب، وءان شئت فقل: انه واجد لكل كمال. او انه مهيمن علي كل كمال ومن هذا الحمل المشوب علي الصرف و حمل المحدود علي المطلق. - ط مد ظله.