آوای توحید

شارح: عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 72/ 42
نمايش فراداده

| 66 |

فصل دهم : شيخ اشراق

1 . چون در متن پيام از حكمت اشراق سخن به ميان آمد مناسب است مختصرى پيرامون اين مكتب و طرفدار جدى آن بحث شود .

شيخ اشراق ( 587 549 ) نابغه نادره اى بود كه حكمت بحثى و ذوقى را به هم آميخت و در مكتب معرفت نفس علم حصولى و حضورى را فرا گرفت و به برهان صرف بسنده نكرد چه اينكه به شهود محض نيز اكتفا ننمود . و چون از پيشگامان جمع بين برهان و عرفان است حق سبق او نسبت به ديگران محفوظ است .

هماهنگى عرفان و برهان

ره آورد تهذيب و تحصيل او قره عيون اصحاب معارف است . نه تنها خود مدعى آن است ( 1 ) بلكه صدرالمتألهين ( ره ) درباره حكمه الاشراق وى نيز چنين اعتراف مى نمايد . ( 2 )

وى علوم رايج در مدارس را هدف ندانسته بلكه صفير سفير حق مى داند :

كل هذه العلوم صفير سفير يستيقظك عن رقده الغافلين . ( 3 )

بانگ پيك الهام همان لا أحب الافلين ( 3م ) است :


  • شد صفير باز جان در برج دين نعره هاى لا احب الافلين

  • نعره هاى لا احب الافلين نعره هاى لا احب الافلين

( 4 ) سزاوار سالك نيست كه صفير هزار ملكوت را به زفير حمار ناسوت سودا زند .

أتستبدلون الذى هو أدنى بالذى هو خير : ( 5 )

علوم رائج حوزه ها وسيله اند نه هدف

حيف باشد صفير بلبل را كه زفير خر ازدحام كند . ( 6 )

فريب فرهنگ يونان

وى منشأ پيدايش برخى از آراء خام را پذيرش ناموزون واردات فرهنگ يونان مى داند و چنين مى گويد :

. . . گروهى مايل به مسائل عقلى بوده اند و نه فكر برهانى داشتند و نه ذوق عرفانى .

و كتابهايى در عهد امويان به دستشان رسيد كه اسامى نويسندگان آنها شبيه اسامى فلاسفه بود چنين گمان كرده اند هر نام يونانى اسم فيلسوف است .

1.مطارحات ص 483 .

2. مبدأ و معاد ص 191 .

3. تلويحات مرصاد عرشى ص 104 . 3م . انعام 76 .

4. مثنوى مولوى .

5. بقره 61 .

6. سعدى .