آشنایی با تفاسیر و روش های تفسیری

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 55/ 25
نمايش فراداده

دريافت نمود؟ آيـا بـه روايـات بـايـد مـراجـعـه نـمـود؟ درصـورتى كه آنچه نام روايت نبوى مى شود بر آن گذاشت از طريق اهل سنت و جماعت به دويست و پنجاه حديث نمى رسد گذشته از اينكه بسيارى از آنـهـا ضـعـيـف و بـرخـى از آنـهـا غـيـرقـابـل قـبـول مـى بـاشـنـد و اگـر روايـات اهـل بـيـت را كـه از طريق شيعه رسيده در نظر آوريم درست است كه به هزارها مى رسد و در ميان آنـهـا مـقـدار قـابـل تـوجـهـى احـاديـث قـابـل اعـتـمـاد يـافـت مـى شـود ولى در هـر حـال در بـرابر سؤ الات نامحدود كفايت نمى كند، گذشته از اينكه بسيارى از آيات هست كه در ذيل آن از طريق عامه و خاصه حديث وارد نشده است )).

سـپـس در ادامـه بـحـث ، آيـاتـى كـه دلالت بـر تـفـسـيـر قـرآن بـه قـرآن دارد را دليل خود قرار داده و با اشاره به احاديثى كه مردم را در مشكلات و فتنه ها به قرآن رجوع داده و همچنين احاديث ((عرض اخبار به قرآن )) مى نويسد:

((ايـن اخـبـار بـهـتـرين گواه است بر اين كه آيات قرآن مجيد هم مانند ساير كلام دلالت بر معنا دارند و هم دلالت آنها با قطع نظر از روايت و مستقلاً حجت است .)) و در پايان نتيجه گيرى مى كند كه :

((وظـيـفـه مـفـسـّر ايـن اسـت كـه بـه احـاديـث پـيـامـبـر اكـرم (ص )و ائمـه اهل بيت (ع )كه در تفسير قرآن وارد شده مرور و غور كرده ، به روش ايشان آشنا شود، پس از آن طبق دستورى كه از كتاب و سنت استفاده شده به تفسير قرآن بپردازد و رواياتى كه در تفسير آيه وارد شده آنچه را موافق مضمون آيه است ، اخذ نمايد)).(151)

تفسير قرآن به حديث

دومـيـن روش تـفـسـيـر قـرآن ، نـقـل روايـات مـعـصـومـان (ع )در ذيل آيات است ، زيرا همانگونه كه در بحثهاى گذشته اشاره شد آنان تنها مفسران واقعى قرآن بـوده كـه مخاطبان اوليه قرآن (152) و عالمان به حقايق و بطون آن مى باشند، قرآن خـود، پـيامبر اكرم را مفسّر خويش معرفى نموده (153) و آن حضرت نيز عترت خويش را در كنار قرآن و عِدل و همتاى آن قرار داده است .(154) ضـمـن بـحـث گـذشـتـه ، اهميت تفسير قرآن به قرآن روشن گشت ، ولى در اينجا لازم است متذكر شويم كه در چند مورد، استفاده از حديث ضرورى است .(155) 1ـ در شناخت بطون آيات چـنـانـكـه مـى دانـيـم قـرآن ، جـز مـعـانـى و مـطـالبى كه به استناد ظواهر لفظ و با مطالعه و بـررسى ابتدايى به دست مى آيد، حاوى يك سلسله حقايق و معانى عميق و مفاهيم بلندى است كه در روايات از آنها به عنوان بطون قرآن ياد شده است .

تدبّر در مجموع آيات در يك موضوع ، هر چند مفيد و ضرورى است ولى نمى تواند ما را به همه بطون آيات رهنمون كند از اين جهت رجوع به سنت در تفسير قرآن ضرورى مى نمايد.

2ـ در مورد تفصيل آيات احكام ، قصص و خصوصيات معاد علامه طباطبائى در اين مورد مى نويسد:

((جـزئيـات احـكـام چـيـزى نـيـسـت كـه هـركـس بـتـوانـد مـسـتـقـلاً و بـدون مـراجـعـه بـه بـيـانـات رسـول خـدا(ص )آنـرا از قـرآن كـريـم استخراج كند، همچنانكه خود قرآن هم مردم را به آن جناب ارجاع داده و فرمود: ((ما اتيكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهيكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا))(156) و در اين مـعـنـا آيـاتـى ديـگـر نـيـز هـسـت ، و هـمـچـنـيـن جـزئيـات قـصـص ‍ و مـعـارفـى از قبيل مساءله معاد.))(157) 3ـ براى تحصيل صلاحيت كافى و فهم لازم جهت به كارگيرى روش ((تفسير قرآن به قرآن )) مؤ لف گرانقدر الميزان در اين باره مى نويسد:

((طـريـقـه صـحـيـح تـفسير اين است كه براى روشن شدن معناى يك آيه ، از آيات ديگر استمداد شـود و ايـن كـار را تـنـهـا كـسـى مـى تـوانـد بـكـنـد كـه در اثـر مـمـارسـت در روايـات وارده از رسـول خـدا(ص )و ائمـه اهـل بـيـت (ع )، استاد حديث شده و از اين ناحيه ذوقى به دست آورد، چنين كسى مى تواند دست به