آشنایی با ادیان الهی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 87/ 12
نمايش فراداده

يوشع (ع ) تا عيسى مسيح (ع )

پس از حضرت موسى (ع )، (يوشع بن نون ) وصى و جانشين او گرديد. وى بنىاسرائيل را به سوى كنعان و فلسطين ، روانه ساخت . اما آن ها نتوانستند به راحتى و با سرعت، وارد شهرهاى كنعان شوند؛ زيرا با مقاومت دليرانه مردم آن نواحى مواجه شدند. از اين رو، طبقروايات موجود، بنى اسرائيل ، سرزمين كنعان را درطول زمان و پس از جنگ هاى خونين فراوان ، تصرّف كردند؛ زيرا كنعانيان دژها و قلاع مستحكم واستوارى در شهرهاى خود، ايجاد كرده بودند، و اسلحه ها وتجهيزات جنگى آن ها نيز از بنىاسرائيل پيشرفته تر بود.

به ويژه اين استحكامات و تجهيزات در ام القراى شهرهاى كنعان وفلسطين ، يعنى : اورشليم (بيت المقدّس ) كه در نقاط كوهستانى مرتفع ، واقع شده بود بيشترو چشمگيرتر بود. براى همين ، فتح و تصرّف اين شهر حدود 200سال طول كشيد.(62)

بنى اسرائيل پس از تصرف و استقرار، در بخشى از مناطق كنعان ، براى اداره امور خود بهحكومت قضات ياداوران كه بيشتر اينان نيز از پيامبران الهى بودند گردن نهادند. برخى ازاين قضات (گدعون )، (يفتاح )، (شمسون ) و(شموئيل ) (سموئيل و ساموئيل ) (63) نام داشتند كه از بزرگان آن ها به شمار مىروند. در اين دوران ، پيوسته ميان اسرائيليان مهاجر و بوميان محلّى در تصرف اراضىحاصلخيز و تملك آبادى هاى آن ، جنگ و مبارزه ادامه داشت .

روزگارى به اين سان گذشت . بنى اسرائيل كه هنوز تشكيلات حكومتى منسجم و نهاهاىسياسى اجتماعى قوى نداشته اند، به اين فكر افتادند كه براى تقويت بنيه دفاعى وتمركز نيروها براى ستيز با دشمنان و حلّ مشكلات و معضلات اجتماعى خويش ، سيستم حكومتىرا پايه ريزى كنند. بر اين اساس از شموئيل كه آخرين قاضى از سلسله قضات بنىاسرائيل محسوب مى شود، خواستند تا شخصى را به عنوان رئيس حكومتى و به اصطلاح ،سلطان و پادشاه بر آن ها بگمارد. او كه تحقق اين خواسته را به مصلحت آن ها نمى دانست درآغاز از انجام آن ، سرباز زد، ولى چون آنان بر خواسته خويش اصرار مى ورزيدند، ناگزيركسى به نام (شاؤ ل بن قيس ) (طالوت ) از اسباط بنيامين (برادرتنى حضرت يوسف (ع )،كه جوانى شجاع و دلير بود را به فرمانروايى بر بنىاسرائيل ، برگزيد. شاؤ ل ، سرانجام در جنگ با فلسطينيان كشته شد.

اين دوران كه با پادشاهى شاؤ ل ، آغاز گشته بود در تاريخ بنىاسرائيل به نام (دوران پادشاهان ) معروف است . در زمان حكومت شاؤل اوضاع سياسى اجتماعى بنى اسرائيل تا اندازه اى سامان و نظم و انتظام يافت .

از دستاوردهاى مهم دوران پادشاهى شاؤ ل نيز اين بود كه پس از گذشت روزگار دراز دشمنىو جنگ و خونريزى فراوان ميان اسرائيليان و كنعانيان ، سرانجام اين دو قوم تا حدودى دشمنىها را كنار گذاشته ، و با هم در آميختند و طرح ملت واحدى را ريخ تند؛ (64) و با ايناتحاد و يكپارچگى كه ميان شان به وجود آمد توانستند در برابر هجوم اقوام مهاجم سرزمينفلسطين كه از نقاط ديگر به آن جا روى آورده بودند مقاومت كرده ، و از خود دفاع كنند، و آب وخاك خويش را از دستبرد آنان مصون بدارند. نيز در اثر اين وحدت و قدرتحاصل از آن ، بنى اسرائيل توانستند صندوق عهدمشتمل بر الواح تورات را كه در يكى از جنگ ها از دست داده بودند باز پس بگيرند.

پس از آن كه شاؤ ل در يكى از اين جنگ هاى شديد با برخى اقوام غير سامى و مهاجم فلسطينىكشته شد، جوان دلاور و خردمندى به نام داوود(ع ) به فرمانروايى بنىاسرائيل و كنعانيان برگزيده شد. داوود (ع ) پسر (يسا) از اسباط (يهودا) بود، وى نخستينفرمانرواى نيرومند و مقتدر بنى اسرائيل به شمار مى رود، كه در حدودسال 970 پيش از ميلاد مسيح مى زيسته است .

داوود(ع ) پس از مبارزات و جنگ هاى سخت ، سرانجام توانست شهر حسّاس و مهم (اورشليم ) رابه طور كامل تسخير كند، و آن جا را مركز حكومت خويش گرداند. در كتب عهد عتيق ، نغمه هاىبسيار زيبايى به نام (مزامير) يا (زنور) وجود دارد كه به وى منسوب است ، و از آثار مهمّادبى جهان ، محسوب مى شود.

در دوران حكومت حضرت داوود(ع ) ملّت يهود، آسايش و آرامش خاطر يافته ، و از آن حالت تشتّت وپراكندگى به وحدت و اقتدار كامل رسيدند؛ و به اين وسيله به دولت آرمانى خويش ، دستيافتند. سرانجام داوود(ع ) پس از عمرى مبارزه و تلاش در راه استقرار حكومتعدل و داد در سايه خدا پرستى و توحيد، دار فانى را وداع گفت . پس از او فرزند خردمند و باكياست و سياست او يعنى حضرت سليمان نبى (ع ) بر كرسى حكومت ، تكيه زده و رهبرى امتيهود را برعهده گرفت .(65)

در كتب عهد عتيق ، سه كتاب نيز به نام هاى (امثال سليمان نبى )، (جامعه سليمان ) و(غزل غزل ها) وجود دارد كه به او منسوب است . ولى پژوهشگران ، صحّت اين انتساب را موردترديد قرار مى دهند.