آئینه جام
شمس الدین محمد حافظ، مرتضی مطهری
نسخه متنی -صفحه : 519/ 267
نمايش فراداده
مکن در اين چمنم سرزنش به خودرويي
تو خانقاه و خرابات در ميانه مبين
غبار راه طلب کيمياي بهروزيست
ز شوق نرگس مست بلندبالايي
بيار مي که به فتوي حافظ از دل پاک
غبار زرق به فيض قدح فروشويم
چنان که پرورشم ميدهند ميرويم45
خدا گواه1) که هر جا که هست با اويم46
غلام دولت آن خاک عنبرين بويم
چو لاله با قدح افتاده بر لب جويم
غبار زرق به فيض قدح فروشويم
غبار زرق به فيض قدح فروشويم