آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 519/ 329
نمايش فراداده


  • تا يک دم از دلم غم دنيا به دربري آن به کز اين گريوه سبکبار بگذري اي نور ديده صلح به از جنگ و داوري206 از شاه نذر خير و ز توفيق ياوري کاين خاک بهتر از عمل کيمياگري کاين خاک بهتر از عمل کيمياگري

  • در شاهراه جاه و بزرگي خطر بسيست سلطان و فکر لشکر و سوداي تاج و گنج يک حرف صوفيانه بگويم اجازت است205 نيل مراد بر حسب فکر و همت است حافظ غبار فقر و قناعت ز رخ مشوي207 کاين خاک بهتر از عمل کيمياگري

غزل 452


  • طفيل هستي عشقند آدمي و پري بکوش خواجه و از عشق بي‌نصيب مباش مي صبوح و شکرخواب صبحدم تا چند209 تو خود چه لعبتي اي شهسوار شيرين کار211 هزار جان مقدس بسوخت زين غيرت ز من به حضرت آصف که مي‌برد پيغام بيا که وضع جهان را چنان که من ديدم گر امتحان بکني مي خوري و غم نخوري

  • ارادتي بنما تا سعادتي ببري208 که بنده را نخرد کس به عيب بي‌هنري به عذر نيم شبي کوش و گريه سحري210 که در برابر چشمي و غايب از نظري1) 212 و 213 که هر صباح و مسا شمع مجلس دگري214 که ياد گير دو مصرع ز من به نظم دري گر امتحان بکني مي خوري و غم نخوري گر امتحان بکني مي خوري و غم نخوري

1) چنين است در خ س ر، بعضي نسخ: نه در برابر چشمي نه غايب از نظري.