آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 519/ 72
نمايش فراداده

غزل 89


  • يا رب سببي ساز که يارم به سلامت خاک ره آن يار سفرکرده بياريد فرياد که از شش جهتم راه ببستند امروز که در دست توام مرحمتي کن اي آن که به تقرير و بيان دم زني از عشق درويش مکن ناله ز شمشير احبا در خرقه زن آتش که خم ابروي ساقي حاشا که من از جور و جفاي تو بنالم کوته نکند بحث سر زلف تو حافظ پيوسته شد اين سلسله تا روز قيامت

  • بازآيد و برهاندم از بند ملامت تا چشم جهان بين کنمش جاي اقامت آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت107 ما با تو نداريم سخن خير و سلامت108 کاين طايفه از کشته ستانند غرامت بر مي‌شکند گوشه محراب امامت بيداد لطيفان همه لطف است و کرامت پيوسته شد اين سلسله تا روز قيامت پيوسته شد اين سلسله تا روز قيامت