غزل 88 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غزل 88




  • شنيده‌ام سخني خوش که پير کنعان گفت
    حديث هول قيامت که گفت واعظ شهر
    نشان يار سفرکرده از که پرسم باز
    فغان که آن مه نامهربان مهرگسل
    من و مقام رضا بعد از اين و شکر رقيب
    غم کهن به مي سالخورده دفع کنيد
    گره به باد مزن گر چه بر مراد رود
    به مهلتي که سپهرت دهد ز راه مرو105
    مزن ز چون و چرا دم که بنده مقبل
    که گفت حافظ از انديشه تو آمد باز
    من اين نگفته‌ام آن کس که گفت بهتان گفت



  • فراق يار نه آن مي‌کند که بتوان گفت103
    کنايتيست که از روزگار هجران گفت
    که هر چه گفت بريد صبا پريشان گفت
    به ترک صحبت ياران خود چه آسان گفت
    که دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت104
    که تخم خوشدلي اين است پير دهقان گفت
    که اين سخن به مثل باد با سليمان گفت
    تو را که گفت که اين زال ترک دستان گفت
    قبول کرد به جان هر سخن که جانان گفت106
    من اين نگفته‌ام آن کس که گفت بهتان گفت
    من اين نگفته‌ام آن کس که گفت بهتان گفت



1) در خ و ق و بسياري از نسخ قديمه: اينست و با واو عاطفه).

2) چنين است در عموم نسخ متداوله خ : زيادمرو،

/ 519