غزل 366 - آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آئ‍ی‍ن‍ه‌ ج‍ام‌ ‌ - نسخه متنی

ش‍م‍س‌ ال‍دی‍ن ‌م‍ح‍م‍د حافظ، مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • هم جان بدان دو نرگس جادو سپرده‌ايم
    عمري گذشت تا به اميد اشارتي
    ما ملک عافيت نه به لشکر گرفته‌ايم
    تا سحر چشم يار چه بازي کند که باز
    بي زلف سرکشش سر سودايي از ملال
    در گوشه اميد چو نظارگان ماه
    گفتي که حافظا دل سرگشته‌ات کجاست
    در حلقه‌هاي آن خم گيسو نهاده‌ايم



  • هم دل بدان دو سنبل هندو نهاده‌ايم
    چشمي بدان دو گوشه ابرو نهاده‌ايم
    ما تخت سلطنت نه به بازو نهاده‌ايم
    بنياد بر کرشمه جادو نهاده‌ايم
    همچون بنفشه بر سر زانو نهاده‌ايم
    چشم طلب بر آن خم ابرو نهاده‌ايم
    در حلقه‌هاي آن خم گيسو نهاده‌ايم
    در حلقه‌هاي آن خم گيسو نهاده‌ايم



غزل 366




  • ما بدين در نه پي حشمت و جاه آمده‌ايم
    ره رو منزل عشقيم و ز سرحد عدم
    سبزه خط تو ديديم و ز بستان بهشت9
    با چنين گنج که شد خازن او روح امين
    لنگر حلم تو اي کشتي توفيق کجاست
    آبرو مي‌رود اي ابر خطاپوش ببار
    حافظ اين خرقه پشمينه مينداز که ما
    از پي قافله با آتش آه آمده‌ايم



  • از بد حادثه اين جا به پناه آمده‌ايم
    تا به اقليم وجود اين همه راه آمده‌ايم8
    به طلبکاري اين مهرگياه آمده‌ايم10
    به گدايي به در خانه شاه آمده‌ايم11
    که در اين بحر کرم غرق گناه آمده‌ايم
    که به ديوان عمل نامه سياه آمده‌ايم
    از پي قافله با آتش آه آمده‌ايم
    از پي قافله با آتش آه آمده‌ايم



غزل 367




  • فتوي پير مغان دارم و قوليست قديم
    چاک خواهم زدن اين دلق ريايي چه کنم
    تا مگر جرعه فشاند لب جانان بر من
    مگرش خدمت ديرين من از ياد برفت
    بعد صد سال اگر بر سر خاکم گذري
    دلبر از ما به صد اميد ستد اول دل
    غنچه گو تنگ دل از کار فروبسته مباش
    کز دم صبح مدد يابي و انفاس نسيم12



  • که حرام است مي آن جا که نه يار است نديم
    روح را صحبت ناجنس عذابيست اليم
    سال‌ها شد که منم بر در ميخانه مقيم
    اي نسيم سحري ياد دهش عهد قديم
    سر برآرد ز گلم رقص کنان عظم رميم
    ظاهرا عهد فرامش نکند خلق کريم
    کز دم صبح مدد يابي و انفاس نسيم12
    کز دم صبح مدد يابي و انفاس نسيم12



/ 519