همراه با پیامبران در قرآن

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

نسخه متنی -صفحه : 300/ 128
نمايش فراداده

اصحاب أيكه

بعد از آن‏كه خداوند اهالى مدين را نابود ساخته و شعيب و ايمان آورندگان با او را نجات بخشيد. آن حضرت را به سوى اصحاب أيكه فرستاد. آن سامان، سرزمينى حاصل‏خيز و پردرخت و داراى چشمه‏ساران بسيار بوده و در نزديكى مدين قرار داشت. در آن منطقه گروهى از مردم زندگى مى‏كردند كه به همان شيوه اهالى مدين مرتكب گناه و معصيت مى‏شدند.

شعيب(ع) بدان‏ها فرمود:

من از ناحيه‏خداوند براى ارشاد و راهنمايى شما فرستاده شده‏ام و براى رساندن دستورات وى به شما، فردى امين هستم، از كيفر الهى بپرهيزيد و براى انجام دستورات الهى از من پيروى كنيد. من براى راهنمايى و ارشاد از شما مزد و پاداشى نمى‏خواهم، پروردگار جهانيان به من پاداش خواهد داد.

از پندهايى كه آن حضرت بدان‏ها داد اين بود: در پيمانه و وزن اموال، به حق و انصاف رفتار كنيد و كم‏فروشى ننماييد، و در زمين تبهكارى نكنيد و از كيفر خدايى كه شما و ملت‏هاى قدرتمند قبل از شما را آفريده است بپرهيزيد.

اين پندواندرزها در مردم مؤثر واقع نشد، بلكه به شعيب پاسخ دادند:

توهم يكى از آن افرادى هستى كه جادو زده شده‏اى و هذيان مى‏گويى.

تو هم مانند ما انسان بوده و با ما مساوى هستى، بنابراين، چگونه با رسالت خدايى، بر ما برترى دارى؟

ما تورا در ادّعايت فردى دروغگو تلقى كرده و در آنچه ما را به سوى آن فرا مى‏خوانى، گفته‏ات را تصديق نمى‏كنيم. اگر واقعاً در آنچه ما را بدان دعوت مى‏كنى، راستگو هستى، از خدا بخواه تا عذابى از آسمان بر ما وارد سازد.

اين مردم، تكذيب شعيب را ادامه دادند و خداوند بر آنان عذاب فرستاد، و گرماى شديدى را بر آنان مسلط ساخت، كه در اثر آن قدرت بر تنفس نداشتند و براى اين‏كه نفسِ راحتى بكشند به بيابان روآوردند، و در آنجا قطعه ابرى بر آنها سايه افكند، از آن شادمان شدند و براى استفاده از سايه آن، زير آن گرد آمدند كه ناگهان با پرتاب پاره‏هاى آتش و رعدوبرق، به سوى آنان همه آنها رانابود ساخت، و آن روز، روزى دردناك و هراس انگيز بود:

كَذَّبَ أَصْحابُ لَْيْكَةِ المُرْسَلِينَ * إِذ قالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلا تَتَّقُونَ * إِنِّى لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعونِ * وَما أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِىَ إِلّا عَلى‏ رَبِّ العالَمِينَ * أَوْفُوا الكَيْلَ وَلا تَكُونُوا مِنَ المُخْسِرِينَ * وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ المُسْتَقِيمِ * وَلا تَبْخَسُوا النّاسَ أَشْياءَهُمْ وَلا تَعْثَوْا فِى الأَرْضِ مُفْسِدِينَ * وَاتَّقُوا الَّذِى خَلَقَكُمْ وَالجِبِلَّةَ الأَوَّلِينَ * قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ المُسَحَّرِينَ * وَما أَنْتَ إِلّا بَشَرٌ مِثْلُنا وَإِنْ نَظُنُّكَ لَمِنَ الكاذِبِينَ * فَأَسْقِطْ عَلَيْنا كِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصّادِقِينَ * قالَ رَبِّى أَعْلَمُ بِما تَعْمَلُونَ * فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ كانَ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ * إِنَّ فِى ذلِكَ لَآيَةً وَما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ * وإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ العَزِيزُ الرَّحِيمُ؛(9)

اصحاب ايكه پيامبران را تكذيب كردند. آن‏گاه كه شعيب بدانان گفت:

آيا از خدا نمى‏ترسيد من فرستاده امين از ناحيه خدا براى شما هستم. از او بترسيد و از من فرمان ببريد و من در ازاى رساندن احكام خدا از شما پاداش نمى‏خواهم، پروردگار جهانيان به من پاداش خواهد داد، در كيل و وزن در معاملات با مردم كم فروشى نكنيد و با عدالت و ميزان صحيح بسنجيد و از اشيايى كه به مردم مى‏فروشيد كم نگذاريد و در زمين ايجاد فساد ننماييد.

از خدايى كه شما و طبايع گذشته را آفريده، بپرهيزيد گفتند:

تو جادوگرى و تو هم بشرى مانند ما هستى و ما تو را دروغگو مى‏پنداريم. اگر راست مى‏گويى قطعه‏اى از آسمان را بر سرما فرودآر.

وى گفت: پروردگارم به آنچه شما انجام مى‏دهيد آگاه‏تر است. او را تكذيب كردند و عذاب روز سايه‏بان آنها را فراگرفت. آن عذابِ روزى بزرگ بود، به‏راستى كه در آن نشانه و علامتى وجود داشت و بيشتر آنان ايمان نياوردند و به راستى پروردگارت قدرتمند و مهربان است.

1- هود (11) آيات 84 - 86.

2- اعراف (7) آيه 85.

3- اعراف (7) آيات 86 - 87.

4- هود (11) آيات 87 - 90.

5- اعراف (7) آيات 88 - 89.

6- هود (11) آيات 91 - 92.

7- اعراف (7) آيه 93.

8- هود (11) آيات 94- 95.

9- شعراء (26) آيات 176 - 191.