همراه با پیامبران در قرآن

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

نسخه متنی -صفحه : 300/ 276
نمايش فراداده

بخش سوم: بخشى از زندگانى خصوصى وعمومى حضرت محمد(ص)

محمد(ص) كامل ترين سَمبُل

زندگى رسول اكرم(ص) سرشار از فضايل انسانى و صفات پسنديده و سير و سلوكى پايدار بود كه عظمت و بزرگى و اصالت و خُلق و خوى پسنديده از آن نمودار بود. خداوند او را نيكو تربيت فرمود و از گزند محيطى كه در آن مى‏زيست مصون نگاه داشت.

پيامبر(ص) آراسته به كليه سجاياى نكوى اخلاقى بود، به همين دليل خداى متعال او را در قرآن بدين صفت توصيف فرمود:

«وَإِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِيمٍ».

از اين رو محمد(ص)

برجسته‏ترين نمونه كمال انسانى و بهترين الگوى شايسته براى مسلمانان است و خداوند به ما فرمان داده كه از او پيروى نموده و براى دستيابى به رضوان الهى، به دستورات وى عمل نماييم.

خداى سبحان مؤمنين را مخاطب ساخته و فرموده است:

لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِى رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُو اللَّهَ وَاليَوْمَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً؛(1)

براى كسانى كه به ثواب خدا و روز قيامت اميدوار بوده و خدا را زياد ياد كنند، رسول‏خدا(ص) برايشان بهترين الگو و سرمشق است.

جا دارد هر محقق و پژوهشگرى درباره اخلاق نبى اكرم و صفات پسنديده او در اين زمينه، برقرآن آگاهى يابد؛ زيرا هر صفت پسنديده‏اى كه قرآن بيان داشته، رسول اكرم(ص) بدان متّصف و آراسته بوده است، كتب روايات نيز گوياى ده‏ها هزار حديث از گفتار و كردار و سفارشات آن حضرت است كه بشر را به هر فضيلت و صفت برجسته انسانى دعوت مى‏كند و اين خود قوى‏ترين دليل و بزرگ‏ترين گواه براين است كه رسول خدا(ص) داراى شايسته‏ترين اخلاق نيكو و پسنديده و منحصر به فرد بوده است و ما در اين اندك صفحات، فشرده‏اى از صفات آن حضرت را بيان مى‏داريم تا خواننده گرامى بر آنها آگاه گردد و به همان شيوه عمل نمايد تا به رضوان الهى دست يابد و جا دارد قبل از آن‏كه به بيان صفات آن حضرت بپردازيم اوصاف جسمانى آن بزرگوار را - آن گونه كه يارانش توصيف كرده‏اند - يادآور شويم.

شمايل حضرت

پيامبر بزرگ اسلام(ص) چهره‏اى زيباتر از همه مردم داشت و هر كس كه آن حضرت را توصيف مى‏كرد، وى را به ماه شب چهارده تشبيه مى‏نمود. آن حضرت چهره‏اى نورانى و سفيد متمايل به سرخى، چشمانى درشت و مشكين داشت. و بى‏آن‏كه سرمه بزند گويى چشمانش سرمه داشت.

داراى مژه‏هاى بلند و ابروهاى كشيده و باريك بود كه تا آن سوى چشمانش امتداد داشتند. پيشانى باز و بينى متناسب، دهانى گشاده با لب‏هايى بسيار زيبا داشت و بين دندان‏هايش فاصله بود. گونه‏هايى لطيف و گردنى بسيار موزون داشت كه نه بلند بود و نه كوتاه، سينه‏اى فراخ، كف دستان و پاهاى او پهن و اندامى نه خيلى بلند و نه خيلى كوتاه داشت.

برجستگى شكم او با سينه‏اش مساوى بود و بدن مباركش نه چاق بود و نه لاغر. شانه‏هايى پهن داشت و بين كتف‏هاى آن حضرت مهر نبوت قرار داشت و در كتف راستش خال سياهى متمايل به زرد قرار داشت كه اطرافش را موهايى پر پشت پوشانده بود، موى سر حضرت نه مجعّد بود و نه لَخت، بلكه در حدّ متوسط و تا محاذى نصف و يا نرمى گوش‏ها مى‏رسيد.

با صلابت راه مى‏رفت به نحوى كه گويى در سرازيرى حركت مى‏كند، هرگاه متوجه كسى مى‏شد با تمام بدن رو به سمت او مى‏كرد، صد ايى زيبا داشت، پيوسته اندوهگين بود و در انديشه، سكوتى طولانى داشت و جز در هنگام نياز سخن نمى‏گفت.

با ياد خدا سخن را آغاز كرده و پايان مى‏داد. خداوند را بر نعمت‏هايش، هر چند اندك بود سپاس مى‏گفت و با نكوهش از آنها ياد نمى‏كرد و آن‏گاه كه خشمگين مى‏شد رو برمى‏گرداند و چهره‏اش متغير مى‏شد و زمانى كه شادمان مى‏گشت، چشمان خود را فرو مى‏انداخت.

بيشتر خنده‏اش تبسّم بود. كسى كه او را به يكباره مى‏ديد، تحت تأثير اُبهت و شكوه و جلالش واقع مى‏شد و كسى كه با شناخت، با وى همنشينى كرده بود، او را دوست مى‏داشت.

ناعته مى‏گويد:

قبل از پيامبر و پس از او كسى را مانند آن حضرت نيافتم، رسول خدا(ص) بوى خوش را دوست داشت و بيشتر اوقات، جهت ديدار با فرشتگان و نشستن با مسلمانان از بوى خوش استفاده مى‏كرد، به همين دليل پياز و سير تناول نمى‏كرد، بلكه سير را سبزى بدبو مى‏خواند.