خداوند در اين آيات، اين نعمت را به مسلمانان عرب يادآور مىشود و آن اينكه خانه كعبه را ملجأ و مرجع مردم قرار داد تا براى انجام عبادت، آهنگِ آن نمايند؛ همان گونه كه خداوند آن را براى هر فرد بيمناكى جايگاه أمن قرار داد.
بنابراين كسى كه داخل حرم شود، هيچ كس حق آزار و اذيّت او را ندارد. اين موضوعى است كه از قديمالايام نسبت به حرم پذيرفته شده بوده و از قداستى برخوردار است كه كسى حقّ تعرض به آن را ندارد.
در باره «مَقامِ إِبْراهِيمَ» كه خداوند فرمان داد محل آن را جايگاه نماز انتخاب كنند، گفتهشده كه اين مقام، سنگى است كه ابراهيم(ع) هنگام بناى كعبه روى آن مىايستاده و نيز نقل شده كه مقام، عبارت از تمام حرمى است كه پيرامون كعبه قرار دارد و خداوند به سفارش خود به ابراهيم و اسماعيل اشاره مىكند كه بدانها فرمود:
خانه كعبه را از پليدىهاى ظاهرى، مانند آلودگىها و پليدهاى معنوى، چون شرك و بتپرستى پاك گردانند تا براى طواف كنندگان پيرامون آن و معتكفان، يعنى كسانى كه براى عبادت، در آن اقامت مىگزينند و آنان كه براى خدا ركوع و سجود مىكنند، پاكيزه باشد.
چنانكه قرآن به دعاى ابراهيم(ع) اشاره دارد، آنجا كه از خداى خود خواست، سرزمينى را كه خانه كعبه در آن بنا خواهد شد، أمن قرار دهد و كسانى را كه در آن سرزمين به خدا و روز جزا ايمان آوردهاند، از ميوهها و نعمتهاى زمين بهرهمند سازد.
خداوند دعاى او را مستجاب گرداند و او را آگاه ساخت كه خداوند هرگز در اين دنيا از دادن نعمت به كسانى كه كفر ورزيدند، بخل نمىورزد، ولى روز قيامت آنها را به آتش دوزخ كه بدترين جايگاه است كيفر مىدهد.
آرى خداوند دعاى ابراهيم(ع) را مستجاب گرداند و مكه را سرزمين أمن قرار داد و هر كس كه متعرض اين شهر شد، خداوند او را به هلاكت رساند، همچنان كه دعايش را مستجاب گرداند و نعمت را بر اهالى آن فزونى بخشيده و انواع ميوهها (نعمتها) از كليه نقاط جهان بدان شهر وارد مىشود.
خداوند در پايان، به بناى خانه كعبه و بالا بردن ديوارهاى آن توسط ابراهيم و اسماعيل اشاره مىكند كه آن دو با تضرّع و زارى از خدا خواستند كه اين كار بزرگ و مهمّ را از آنان بپذيرد.
1- ممتحنه (60) آيه 4. 2- سفر پيدايش، فصل 17، آيه 20. 3- ابراهيم(14) آيات 37 - 38. 4- گفته شده كه، اسماعيل با پاها و دستهايش به زمين مىكشيد تا اينكه آب از زير پاهايش جوشيد. 5- صافات(37) آيات 99 - 112. 6- سفر پيدايش، فصل 22، آيه 2. ذبيح كيست؟اظهر روايات اهل بيت، قول دوم، يعنى اسماعيل است چنان كه آيات
102 تا 111 سوره صافات همين نظريه را تأييد مىكند؛ چه اين كه در اين آيات، مأموريت ابراهيم و موضوع ذبح
را بيان مىفرمايد و پس از آن به بيان بشارت خدا به ابراهيم راجع به پيدايش اسحاق مىپردازد و بديهى
است كه اسحاق در آن تاريخ وجود نداشته و خدا از پديدآمدنش، به ابراهيم بشارت مىدهد لذا او
نمىتواند ذبيح باشد. دليل دوم آن كه، در آيه ديگر خدا ابراهيم(ع) را به ذريّه اسحاق بشارت مىدهد و از پديد آمدن حضرت
يعقوب (فرزند اسحاق) سخن مىگويد، بنابراين چگونه تصور مىشود كه خدا از پديد آمدن اولاد و احفاد
اسحاق به ابراهيم بشارت دهد و در عين حال او را مأمور به ذبح اسحاق كند؟
به علاوه در حديث صحيح از پيامبر(ص) روايت شده كه فرمود: «أنا ابن الذبيحين؛ من فرزند دو ذبيحم» و جاى
ترديد نيست كه رسولاكرم(ص) از فرزندان اسماعيل است كه يكى از آن دو ذبيح تلقى مىشود و ذبيح دوم
حضرت عبدالله والد ماجد پيامبر(ص) است. گذشته از اين عبارات تورات بهترين دليل بر اين است كه ذبيح، اسماعيل است نه اسحاق، زيرا در عدد دوم
از فصل 22 از سفر تكوين تورات، بيان مىكند كه خدا ابراهيم را مأمور فرمود تا پسر يگانهاش را قربان
كند. همچنين در شمارههاى 16 و 17 از همان سفر، از قول فرشته در مقام خطاب به ابراهيم مىگويد: خداوند مىفرمايد: به ذات خود سوگند مىخورم چون اين كار را نمودى و يگانه پسرت را از من دريغ
نداشتى، تورا بركت خواهم داد و ذريّه تو را مانند ستارههاى آسمان و شنهاى كنار دريا فزونى خواهم
بخشيد. با توجه به اين بيان تورات، به خوبى روشن است كه ذبيح، اسماعيل است و دست تحريفگران تورات، كلمه
اسحاق را به جاى كلمه اسماعيل در تورات وارد كرده است. زيرا اين سند مسلّم است كه اسحاق هيچگاه
يگانه نبوده و او به تصديق تورات چندين سال پس از اسماعيل متولد شده و اسماعيل تا پايانِ عمرِ
ابراهيم، حيات داشته است. بنابر آنچه ذكر شد جاى ترديد نيست كه ذبيح، اسماعيل است، ولى چون يهود از قديم با فرزندان اسماعيل
كينه و عناد و دشمنى و حسد داشتهاند، كوشيدهاند تا هرگونه افتخارى را از ايشان سلب كنند، و به خود
نسبت دهند و چون داستان ذبح و تسليم جان در پيشگاه خدا برتر از هر افتخارى است، لذا يهود خواستهاند
آن را به اسحاق، جدّ خودشان نسبت دهند. تورات، سفر تكوين، شماره 25 از فصل 17 «ج». 7- ابن كثير، بدايه و نهايه، ج1، ص159. 8- ابن اثير، ج1، ص46. 9- بقره(2) آيات 125 - 127.