بود، او از ابراهيم استقبال نموده و بدو خوشآمد گفت.ابراهيم از او پرسيد آيا ميهمان مىپذيرى؟
گفت: آرى، و او را به ميهمانى پذيرا شد و از او به خوبى پذيرايى كرد. ابراهيم از وضعيت زندگى آنها
پرسيد، او در پاسخ گفت:ما وضعيت زندگى خوبى داريم و خدا را سپاس گفت.ابراهيم بدو فرمود: وقتى شوهرت
آمد، سلام به او برسان و بگو:آستانه خانهاش را نگاهدارد، و سپس رهسپار گرديد.اسماعيل شبانگاه به خانه بازگشت و همسرش او را در جريانِ آمدنِ پيرمردى در غياب او با خصوصياتى كه
گفت، قرار داد و سفارش او را به اطلاع وى رساند.اسماعيل بدو گفت: آن مرد، پدرم بوده و به من دستور
داده كه تو را نگاهدارم و از تو جدا نگردم. از اين رو اسماعيل در تمام مدت عمر با او بود و پسرانش همه
از آن زن بودند.
بناى كعبه توسط ابراهيم و اسماعيل
ابراهيم(ع) مدت زيادى از فرزندش دور بود و سپس براى انجام كارى مهم نزد او آمد. خداوند به ابراهيمدستور بناى كعبه را در مكه داده بود تا نخستين خانهاى باشد كه براى پرستش خدا بنا مىگردد.ابراهيم از حال پسرش اسماعيل جويا شد، او را نزديك زمزم ملاحظه كرد كه مشغول تراشيدن تير بود، به سمت
او رفت و اسماعيل به استقبال پدر آمد. آن دو با يكديگر معانقه كردند و هر يك نسبت به ديگرى اظهار عشق و
علاقه نموده و بسيار شادمان گشتند.پس از آنكه ابراهيم از ديدار با فرزند شادمان گشته بود بدو اعلان كرد كه خداوند به او فرمان داده تا
خانهاى براى پرستش مردم در اين مكان بنا نمايد و به محل آن، كه برفراز تپهاى بلند نزديك آنها قرار
داشت، اشاره كرد. اسماعيل به پدر گفت:آنچه را خداوند به تو فرمان داده انجام بده و من در اين كار بزرگ
و مهم تو را يارى خواهم كرد. بدين ترتيب ابراهيم(ع) مشغول بناى خانه شد و اسماعيل سنگ بنا را در دسترس
او قرار مىداد.پس از آن ابراهيم به اسماعيل فرمود:سنگى مناسب برايم بياور تا آن را بر ركن قرار دهم
تا براى مردم نشان و علامتى باشد... جبرئيل او را به حجرالاسود رهنمون شد و آن را برگرفت و در جايگاهش
قرار داد. آن دو هرگاه مشغول بنا مىشدند خدا را مىخواندند: «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا إِنَّكَ
أَنْتَ السَّمِيعُ العَلِيمُ»و آنگاه كه بناى خانه بالا رفت و براى آن پيرمرد بالا بردن سنگها
دشوار آمد، روى سنگى ايستاد كه همان مقام ابراهيم است(8) و چون قسمتى از ديوار به پايان مىرسيد در
حالى كه روى آن سنگ قرار داشت، به سمت ديگر منتقل مىشد و هر زمان از بناى ديوارى فراغت مىيافت،
سنگ را به ق
سمت ديگر منتقل مىساخت و به همين ترتيب بود تا ديوارهاى كعبه به پايان رسيد. اين سنگ از دير زمان تا
دوران عمربنخطاب به ديوار كعبه متصل بود و او سنگ را اندكى از خانه كعبه فاصله داد تا نمازگزاران
را به خود مشغول نسازد.قرآن با اين آيات بينات به بناى كعبه اشاره مىكند:وَإِذ جَعَلْنا البَيْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَأَمْناً وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِيمَ
مُصَلّىً وَعَهِدْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَإِسْمعِيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِىَ لِلطّائِفِينَ
وَالعاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ * وَإِذ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً
آمِناً وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللَّهِ وَاليَوْمِ الآخِرِ
قالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذابِ النّارِ وَبِئْسَ
المَصِيرُ * وَإِذ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ القَواعِدَ مِنَ البَيْتِ وَإِسْمعِيلُ رَبَّنا
تَقَبَّلْ مِنّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ العَلِيمُ؛(9)و آنگاه كه خانه كعبه را ملجأ و جايگاهى أمن براى مردم قرار داديم و مقام ابراهيم را محل پرستش و
عبادت خود قرار دادند و از ابراهيم و اسماعيل پيمان گرفتيم كه خانهام را براى طواف كنندگان و
معتكفان و اهل ركوع و سجود، از پليدىها پاكيزه گردانند و آنگاه كه ابراهيم گفت:پروردگارا، اين
سرزمين را امنيت ببخش و به كسانى كه در اين سرزمين به خدا و روز جزا ايمان آوردهاند، نعمت ارزانى
بدار.خداوند فرمود:و آنان را كه كفر ورزيدند، اندكى از نعمت بهرهمند گردانم و سپس آنان را به آتش
دوزخ كه بدترين جايگاه است گرفتار سازم. و زمانى كه ابراهيم و اسماعيل ديوارهاى خانه كعبه را بالا
مىبردند، عرضه داشتند:خدايا، اين خدمت را از ما بپذير، به راستى كه تو شنونده و دانايى.