تأثير نماز
بيان تأثير نماز در رفتار انسان، در سرگذشت حضرت شعيب(ع) و گفته قوم او آمده است: «قالُوا يا شُعَيْبُأَصَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِى أَمْوالِنا ما
نَشاءُ».قوم شعيب ملاحظه كرده بودند كه نماز، چگونه بر شعيب و پيروانش تأثير گذارده و چگونه اوضاع آنها را
دگرگون ساخته است و از پرستش غير خدا آزاد و به ترك غشّ و تقلّب در معامله و كم فروشى واداشته است، از
اين رو، با اين گفتهها به وى اهانت رواداشتند؛ زيرا آنها در باطن خود خواستار تغيير وضعيت موجود
خود نبودند.آرى، نماز روح و روان پيروان شعيب(ع) را دگرگون ساخته بود، چه اينكه هدف نماز اين است كه انسان را
پاكيزه گردانده و انگيزههاى تقوا و دورى از گناه را در او زنده و تقويت كند و پيوسته او را به روز
قيامت يادآورى نمايد: «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَما
عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَبَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً».به همين دليل
نماز انسان را از گناهان و فحشا و منكرات حفظ و او را از اين جهان پر از فتنه و آشوب و سرشار از
جنايتها، به ساحت قدس الهى منتقل مىسازد از اين رو، قرآن تأثير نماز را با اين فرموده خداى متعال
روشن ساخته است: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الفَحْشاءِ وَالمُنْكَرِ».امروزه جوامع بشرى به نمازى نياز دارند كه انسان به واسطه آن، به پرستش خداى يگانه روى آورد و از
كليه معبودهاى پوچ و باطل و قدرتهاى ستمگر و از هر فسادى كه با انتشار آن، علاجش دشوار باشد نجات و
رهايى يابد.
تشويق امانتدارى
از جمله رهنمودهايى كه از داستان حضرت شعيب(ع) مىگيريم، دعوت به امانتدارى و درستكارى در خريد وفروش، و دست بردارى از تقلب در كيل و وزن، و از تبهكارى در زمين است؛ زيرا اين گونه امور، خدا را به
خشم آورده و انسان را سزاوار كيفر شديد الهى قرار مىدهد، همچنان كه خداوند در ازاى فساد و
تبهكارى قوم شعيب، با آنها اين گونه برخورد كرد.شعيب(ع) قوم خويش را با اين گفته از اين كارها بر حذر داشت: «وَلا تَنْقُصُوا المِكْيالَ وَالمِيزانَ
إِنِّى أَراكُمْ بِخَيْرٍ وَإِنِّى أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ * وَيا قَوْمِ
أَوْفُوا المِكْيالَ وَالمِيزانَ بِالقِسْطِ وَلا تَبْخَسُوا النّاسَ أَشْياءَهُمْ وَلا
تَعْثَوْا فِى الأَرضِ مُفْسِدِينَ».قابل يادآورى است كه بيشتر دولتهاى متمدن امروز بركيل و وزن در معاملات مراقبت شديد داشته و براى
مرتكبين آن كيفرشديدى را در نظرگرفتهاند و اسلام هميشه در ايجاد نظام و قوانين صحيح براى جوامع
بشرى، پيشگام بوده، بلكه اسلام به اين هم اكتفا ننموده و آن را در برترين سطح شرافت انسانى بيان
داشته است و فرموده: «وَلا تَبْخَسُوا النّاسَ أَشْياءَهُمْ».كلمه شىء در اينجا شامل انواع
معاملات مردم كه تحت عنوان كيل و وزن قرار مىگيرند، مىشود، همان گونه كه مفاهيم معنوى را نيزدر
برمىگيرد:احترام به مردم و تقدير و سپاس از آنها به تناسب علم ودانش و كارهايى كه انجام مىدهند و
فداكارىهاى آنها براى جامعه و قرار دادن اشخاص در مقام و منصبى كه به تناسب لياقتها و ويژگىهاى
علمى خود، شايستگى آن را دارا باشند: «وَ لاتَبْخَسُوا النّاسَ أَشْياءَهُمْ»سفارشى است از ناحيه
خداوند كه جامع همه خير و خوبىها است و براى مثال ذكر شده است. چقدر مناسب است كه ما پيوسته اين مثال
و الگو را بر زبان آوريم و طبق رهنمودهاى آن عمل كنيم، تا آنچه كه خير و صلاح جامعه را در بردارد، به
ارمغان آوريم.