پيمان برادرى - همراه با پیامبران در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

همراه با پیامبران در قرآن - نسخه متنی

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بار خدايا، زندگى جز زندگى آخرت نيست، پس انصار و مهاجرين را ببخشا.

رسول خدا(ص) خانه خويش را متصل به مسجد بنا كرد و در آن سكونت گزيد.

و آن‏گاه كه پيامبر(ص) در مدينه استقرار يافت در پى اعضاى خانواده‏اش كه در مكه بودند فرستاد(8).

عبدالله بن‏ابوبكر نيز همراه خانواده پدر با آنان ازمكه خارج شد، ولى مشركين مكه برخى از مسلمانان
مستضعف را از مهاجرت باز داشته و آنها را به زندان افكندند و مورد آزار و اذيت و شكنجه قرار دادند.

پيمان برادرى

تاريخ دعوت اسلام در مدينه با دوره‏هاى جديدى، همانند دوران ارشاد و هدايت، دوران نظم و انضباط و
دوران پيروزى آغاز گرديد.

در ابتداى هجرت در شهر مدينه، قبايل گوناگونى سكونت داشتند. نخستين گروه آنان كسانى بودند كه دعوت
پيامبر اكرم(ص) را پذيرا گشته و به رسالت وى ايمان آورده بودند، و پيامبر آنها را انصار ناميد. دسته
ديگر مهاجرانى بودند كه از مكه به مدينه گريخته بودند و دسته سوم؛ يهوديان را تشكيل مى‏دادند و
سرانجام بت‏پرستانى كه هم چنان بر شرك به خدا باقى ماندند، و با وجود اين تعددِ قبايل، ميان مردم
اصيل مدينه، كينه‏هاى ديرينه و ريشه‏دارى وجود داشت كه در بسيارى موارد، آتش جنگ را ميان آنان
شعله‏ور ساخته بود و ناگزير، اين وضعيت، تدبيرى اساسى مى‏طلبيد كه به اختلافات گوناگون اين جامعه
از هم پاشيده پايان دهد.

نخستين گامى كه رسول اكرم(ص) در اين زمينه برداشت، چاره‏انديشى در امر گذران زندگى اين مهاجران بود،
چه اين‏كه بيشتر آنان در خلال اقامت خود در مكه، از زندگى مناسب و مرفهى برخوردار بودند، ولى براى
حفظ دين خود ناگزير شدند ثروت و دارايى خويش را رها سازند.

راه‏حلّى كه رسول خدا(ص) انجام داد، پيمان(9) برادرى ميان انصار و مهاجرين بود، لذا بدان‏ها فرمود:

«براى خدا، هر دو تن از شما با يكديگر برادر باشيد».

اين برادرى در دين به اين سبب بود كه آنها به كمك
يكديگر شتافته و در مشكلات زندگى، دست يارى به هم بدهند و همان گونه كه برادران نسبى(10) از يكديگر ارث
مى‏برند، اين برادران نيز از يكديگر ارث ببرند.

هر يك از انصار، برادر مهاجر خويش را به خانه خود راه
داد و به‏گونه‏اى شگفت‏انگيز از وى پذيرايى به عمل آورد از جمله:

وقتى عبدالرحمان عوف به مدينه
آمد، رسول خدا(ص) ميان او و سعدبن ربيع انصارى پيمان برادرى بست.

سعد به او گفت:

اى برادر، من بيش از
همه مردم مدينه مال و ثروت دارم، اينك نيمى از آن مربوط به تو باشد و داراى دو همسر هستم، هر كدام را
كه بپسندى با طلاق از او جدا مى‏شوم تا به ازدواج تو در آيد.

عبدالرحمان گفت:

خداوند به تو و خانواده
و اموالت خير و بركت دهد، مرا به بازار راهنمايى كن، وى به بازار رفت و به داد و ستد پرداخت و بهره
فراوانى برد و وضع زندگى او بسيار مناسب شد و زنى از انصار را به ازدواج خويش در آورد.

خداى متعال با اين فرموده، انصار را به جهت برخورد بسيار شايسته آنان با برادران مهاجر خود مورد
ستايش قرار داده است:

وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدّارَ وَالإِيمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ
إِلَيْهِمْ وَلا يَجِدُونَ فِى صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلى‏
أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ
المُفْلِحُونَ؛a
(11)

انصار كه قبل از مهاجرين مدينه را خانه ايمان گردانيدند، مهاجرينى را كه به
سوى آنان مى‏آيند دوست مى‏دارند، و در دل خود هيچ نيازى نسبت به آنها نمى‏يابند، مهاجران را بر
خويش مقدم مى‏داشتند، هر چند خود نيازمند چيزى بودند و كسانى كه نفسشان از بخل نگاه داشته شود، آنها
رستگارانند.

همان‏گونه كه خداوند با اين فرموده، انصار و مهاجرين را با هم به برترين چيزى كه نفس بدان
علاقه‏مند است مژده داده است:

وَالسّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ المُهاجِرِينَ وَالأَنْصارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ
بِإِحْسانٍ رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجْرِى تَحْتَها
الأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً ذلِكَ الفَوْزُ العَظِيمُ؛

/ 300