پيروزى علمى قرآن - همراه با پیامبران در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

همراه با پیامبران در قرآن - نسخه متنی

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در حق او به مكر و حيله
متوسل شدند و ما آنها را خوار گردانيديم.

با اندكى درنگ در معناى اين آيه شريفه:

«قال أتعبدون ما تنحتون»

در مى‏يابيد كه قرآن با اختصارى
شگفت‏آور و بيانى روشن بر پرستش بت‏ها خط بطلان كشيده است؛ آن‏گونه كه هيچ اديب و سخنورى قادر نيست
به بلنداى اين بيان معجزه‏آسا، كه تنها از ويژگى‏هاى قرآن است، دست يابد.

در اين زمينه ضرب المثلى چينى است كه مى‏گويد:

«هيچ كس از سازندگان بت، پرستش بت نمى‏كنند؛ زيرا
مى‏دانند بت‏ها از چه ماده‏اى ساخته شده‏اند».

ولى چقدر فاصله است بين بلاغت قرآن و ضرب‏المثل
چينى.

قرآن اصل معنا را با فشردگى معجزه‏آسايى بيان داشته كه خود نشانه اين است كه قرآن وحى الهى است.

به اين گفته خداى متعال نيز توجه كنيد:

وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَما تَعْمَلُونَ

شما و آنچه را به
عنوان بت مى‏سازيد خدا آفريده است.

و هم اوست كه انسان را استعداد و توان كار عنايت‏كرد؛
همان‏گونه كه ماده ساخته شدن بت‏ها را آفريد بنابراين، چگونه انسانى كه خود آفريده خداست، بايد
آفريده‏اى مانند خود را، كه بت است، بپرستد؟

... چقدر زيبنده است كه انسان خداى آفريننده را بپرستد،
نه بت ساخته دست بشر را!

پيروزى علمى قرآن

با دقت در آيات قرآنى ملاحظه خواهيد كرد كه اين آيات به بيان حوادث تاريخى صحيح پرداخته و علم، به
واقعيت آنها اعتراف كرده است؛ مثلاً قرآن يادآور مى‏شود كه ابراهيم به آسمان نگريست:

فَنَظَرَ
نَظْرَةً فِى النُّجُومِ * فَقالَ إِنِّى سَقِيمٌ

ابراهيم به ستارگان نگريست و در طالع آنها ديد كه
به بيمارى مبتلا خواهد شد.

از اين آيه استفاده مى‏شود كه قوم ابراهيم با علم نجوم (طالع شناسى) سر و
كار داشتند و ابراهيم(ع) از همان جنبه‏اى كه آنها بدان معتقد بودند، عذرى تراشيد.

ويل دورانت در كتاب خود مى‏گويد:

«بابليان، دانش اخترشناسى را براى اين نياموختند كه به وسيله رسم
نقشه براى كاروان‏ها و كشتى‏ها تعيين مسير نمايند، بلكه بيشتر به اين لحاظ آن را آموختند كه آينده
و سرنوشت مردم را تعيين كرده و از آن آگاهى يابند.

به همين دليل بيشتر اخترشناسان بابل، طالع بين
بودند و بدين ترتيب تلاش‏هايى كه براى دست يابى علم به آينده انسان‏ها از طريق حركت ستارگان صورت
مى‏گرفت، نوعى از تمايلات بابليان بود.»(14)

قرآن از آداب و رسوم قوم ابراهيم سخن به ميان آورده كه آنها براى خوراك خدايان خود قربانى انجام
مى‏دادند:

«فَراغَ إِلى‏ آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَلا تَأْكُلُونَ».

اين آيه شريفه ياد آور مى‏شود،
هنگامى كه ابراهيم به پرستشگاهى كه خدايان قومش در آن قرار داشتند، رسيد و نزد آنها خوردنى‏هايى را
يافت، از آنان خواست تا غذا بخورند.

ويل دورانت در تاريخ تمدن، مى‏گويد:

«پادشاهان، احساس نيازشديدى به بخشش خدايان داشتند. از اين رو
براى آنان پيكرهايى ساخته و براى آنها اثاثيه و طعام فراهم مى‏كردند... و بيشترين چيزى كه به عنوان
قربانى انجام مى‏دادند، خوراك و شراب بود...»(15).

قرآن در باره ابراهيم مى‏فرمايد: او بت‏ها را به جز بتِ بزرگ درهم شكست:

«فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً
إِلّا كَبِيراً لَهُمْ».

از اين آيه شريفه استفاده مى‏شود كه قوم ابراهيم خدايان زيادى داشتند و در
كنار اين خدايان، معبود بزرگى قرار داشت كه ابراهيم(ع) آن را باقى گذاشت و از شكستن آن خود دارى كرد.

ويل دورانت در كتاب تاريخ تمدن آورده كه «معبود بزرگ بابليان، مردوك به شمار مى‏آمد و در كنار اين
معبود، خدايان زيادى وجود داشتند».

حقايقى كه تنها قرآن آنها را ياد آور شده و علم و دانش اخيراً بدان‏ها اعتراف كرده، به عنوان يك
پيروزى علمى براى قرآن به شمار مى‏آيند كه در دوران پيامبر اكرم(ص) و در محيط رسالت آن حضرت مشخص
نبوده و تا دوران اخير، پرده از اسرار و نهان آنها برداشته نشده بود.

اين كشف در زمانى رخ داده كه
زيست‏شناسان با حفارى‏هايى كه در سرزمين بابل انجام دادند، به تخته سنگ‏هايى برخوردند كه
اعتقادات آن زمان مردم بابل با خط ميخى بر آنها نگاشته شده بود و با كشف رمزهاى آن، به محتواى آنها پى
بردند.


1- دائرة المعارف بستانى، ماده «ابراهيم».

2- تاريخ طبرى، ج‏1، ص‏162.

3- معجم البلدان، «بابل».

4- ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج‏2، ص‏211 به بعد (متن عربى).

5- انبياء(21) آيات 51 - 56.

6- شعراء(26) آيات 75 - 82.

7- مريم(19) آيات 41 - 49.

8- توبه(9) آيه 114.

9- صافات(37) آيات 83 - 93.

10- انبياء(21) آيات 57 - 58.

11- ويل دورانت، قصة الحضاره، ج‏5، ص‏133.

12- انبياء(21) آيات 61 - 70.

13- صافات(37) آيات 94- 98.

14- صافات(37) آيات 94- 98.

15- تاريخ تمدن، ج‏2، ص‏211 به بعد (ترجمه عربى).

/ 300