مىگويى حقّ است و در اين راستا عهد و پيمان بستيم كه به دستورات شما گردن نهيم. اى رسول خدا(ص) به هر
سمت كه قصد دارى برو، ما در خدمت شما هستيم. به خدايى كه شما را به صدق و راستى برانگيخت، اگر بخواهى
ما را به دريا فرو ببرى با شما خواهيم بود و حتى يك نفر از فرمان شما سرپيچى نخواهد كرد، و اگر فردا
دشمن با ما روبهرو شود، هيچ نگرانى نداريم، ما در جنگ و نبرد، پايدار و مقاوم بوده و در برابر دشمن
مردانه مىايستيم، شايد خداوند به سبب عملى كه از ما سر مىزند شما را خرسند گرداند، بنابراين با
عنايت الهى حركت كنيد.چهره مبارك رسول اكرم(ص) از اين سخنان شكفته شد و مسرور گرديد و سپس فرمود:«حركت كنيد؛ زيرا خداوند
پيروزى بر يكى از اين دو گروه را به من وعده داده است، به خدا سوگند گويى به قتلگاه آنان مىنگرم».
مسلمانان در بدر
پس از اين سخنان، مسلمانها به حركت در آمده تا به نزديكى بدر رسيدند. پيامبراكرم(ص) سوار بر شترخويش گشت و در مسير خود به پيرمردى عرب برخورد، از وضعيت او متوجه شد كه سپاه قريش در نزديكى اوست،
لذا برخى از ياران خود را براى كسب اطلاع از آنها اعزام نمود، آنان به دو جوان از قريش برخورد كردند
كه از آب بدر برمىگرفتند. رسول خدا(ص) با ديدن آن دو نفر به محل و تعداد سپاه آنها پىبرد.مسلمانان در نزديكترين جهت منطقه بدر و دور از آب، در سرزمينى خشك فرود آمدند و دسترسى به آب
نداشتند و از آنجا كه تازه مسلمان بودند بيم آن مىرفت كه تصميم و اراده آنها رو به ضعف و سستى
گرايد، چنان كه خستگى راه نيز آنها را از پا در آورده و خواب بر آنان مستولى گشته بود، ولى پس از آن،
آسمان بر آنان پىدرپى باران باريد و از آب باران نوشيدند و خود را شستشو دادند، حوضهاى آب ساختند
و ظروف آبى خويش را پر از آب نمودند و بر زمين زير پايشان آب جارى شد، همه اين امور سبب شد كه دلهاى
آنان شاد گشته و آرامش يابد، قرآن به اين كمك غير قابل انتظار اشاره فرموده است:إِذ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءاً
لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَيُذهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ وَلِيَرْبِطَ عَلى قُلُوبِكُمْ
وَيُثَبِّتَ بِهِ الأَقْدامَ؛(4)آنگاه كه خواب راحت شما را فرا گرفت، براى اينكه از ناحيه خدا ايمنى يافتيد و از آسمان آبى فرستاد
تا شما را پاك گرداند و پليدى و وسوسه شيطان را از شما دور سازد و دلهاى شما را به يكديگر مرتبط
نمايد و گامها را استوار دارد.ولى نزول اين باران بر مشركين بسيار زيانآور بود؛ زيرا آب به گونهاى منطقه آنها را فراگرفت كه
توان نقل و انتقال و پيشروى را از آنها سلب كرد، و شنزارهاى منطقه مسلمانان را به گونهاى محكم
ساخت كه عبور از آن به راحتى انجام مىشد و بدين سان پيامبر(ص) و يارانش براى رسيدن به آب، بر مشركين
پيشى گرفته و در نزديكترين بخش محل آب بدر، فرود آمدند.حُباب بن مندز كه انسانى صاحب نظر بود به
پيامبر عرض كرد: اى رسول خدا(ص) آيا خداوند دستور داده كه ما در اين محل بمانيم و نبايد جلو و عقب
برويم، يا اينكه اين عمل به جهت تاكتيك جنگى مناسب است.حضرت فرمود: براى تاكتيك جنگ.حباب عرض كرد:اىرسول خدا(ص) اينجا محل مناسبى نيست، به مردم دستور فرماييد حركت كرده تا در محل نزديكترين چاه
آب فرود آييم و سپس چاههاى پشت سر را پر كنيم و آنگاه بر روى آن حوضى بنا كرده و آن را پر از آب كنيم
و سپس به نبرد با دشمن بپردازيم و بدين ترتيب ما، آب در اختيار داريم و از آن مىنوشيم و دشمن از
نوشيدن آب بىبهره است.پيامبراكرم(ص) فرمود:نظريهاى پسنديده دادى و بدين وسيله آنچه را حُباب
گفته بود عملى ساخت.قابل يادآورى است كه پذيرفته شدن نظريه حُباب از ناحيه پيامبر مىتواند درسى آموزنده باشد كه آرا و
نظريات را بايد بين مسلمانان به مشورت گذاشت و رهبر جامعه نيازمند مشورت با افراد صاحبنظر است،
لذا خداوند به پيامبر خود حضرت محمد(ص) دستور مىدهد: «وَشاوِرْهُمْ فِى الأَمْرِ».به سبب علاقه فراوانى كه مسلمانان به سلامتى پيامبر خود داشتند، سعد بن معاذ به آن حضرت عرض كرد: اى
پيامبر خدا، آيا موافقيد براى شما سايهبانى بسازيم كه در آن به سر ببرى و مركبتان را آماده كنيم و
پس از آن با دشمنان رويارو گرديم؟