يوسف و تعبير خواب همراهان - همراه با پیامبران در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

همراه با پیامبران در قرآن - نسخه متنی

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

يوسف بدانان مى‏گفت:

من آيينى را اختراع نكرده‏ام، بلكه از آيين پدران و اجداد خود ابراهيم و اسحاق
و يعقوب پيروى مى‏كنم كه خداوند آنان را به اعتقادى صحيح، كه پرستش خداى يگانه بود، هدايت فرمود. و
اين هدايت چيزى بود كه خداوند به ما و مردم عنايت كرد، وما به سوى آنان فرستاده شديم، تا آنها را به
دين و آيين صحيح هدايت و راهنمايى كنيم، ولى بيشتر مردم بوسيله شكر و ايمان، اين عنايت الهى را پاس
نداشتند، بلكه به انكار آن پرداختند و كافر شدند.

يوسف، دوستانش را مخاطب ساخت و گفت:

آيا انسان براى هر يك ازخدايان متعدد كرنش نمايد بهتر است يا
براى خداى يگانه‏اى كه مغلوب نمى‏گردد؟

آنچه را به جاى خدا مى‏پرستيد چيزى جز نام‏هايى نيست كه
شما و پدرانتان آنها را به وسيله اوهام و خيالات بى‏اصل و ريشه خود ساخته‏ايد، و هيچ دليل و برهان
عقلى، بر پرستش آنها نداريد، تا آنان كه به جاى خدا آنها را مى‏پرستند، بدان دلايل قانع و مطمئن
گردند. خداى واقعى و كسى كه شايسته پرستش است جز خداى يگانه نيست.

او دستور داده كه غير او را پرستش
نكنيد، اين همان آيين حق و صحيحى است كه با ادلّه و برهان بدان هدايت مى‏شويد، ولى بيشتر مردم با اين
دلايل به هدايت دست نيافته و بر اين حقيقت روشن آگاهى نمى‏يابند.

خداى متعال فرمود:

وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائِى إِبْراهِيمَ وَإِسْحقَ وَيَعْقُوبَ ما كانَ لَنا أَنْ نُشْرِكَ
بِاللَّهِ مِنْ شَى‏ءٍ ذلِكَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنا وَعَلى‏ النّاسِ وَلكِنَّ أَكْثَرَ
النّاسِ لا يَشْكُرُونَ * يا صاحِبَىِ السِّجْنِ أَأَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ
الواحِدُ القَهّارُ * ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلّا أَسْماءاً سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ
وَآباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنِ الحُكْمُ إِلّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلّا
تَعْبُدُوا إِلّا إِيّاهُ ذلِكَ الدِّينُ القَيِّمُ وَلكِنَّ أَكْثَرَ النّاسِ لا يَعْلَمُونَ؛(2)

من از آيين پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب پيروى كردم و ما را نمى‏سزد كه به خدا شرك بورزيم و اين از
فضل و عنايت خدا بر ما و بر مردم است، ولى بيشتر مردم سپاسگزار نيستند.

اى هم‏زندانى‏هاى من، آيا
خدايان متفرق و عارى از حقيقت بهترند يا خداى يكتاى توانا؟

آنچه را شما به جاى خدا مى‏پرستيد، جز
نام‏ها و لفظهاى بى‏حقيقتى كه آنها را شما و پدرانتان نام‏گذارى كرده‏ايد نيستند و خداوند
هيچ‏گونه قدرتى بدان‏ها نبخشيده و حكمفرمايى بر جهان تنها از آنِ خداست. او فرمان داده تا غير وى را
نپرستيد و اين آيينِ استوار و پا برجاست، ولى بيشتر مردم در اثر جهل و نادانى از آن آگاهى ندارند.

يوسف و تعبير خواب همراهان

آن‏گاه كه يوسف از پند و اندرز ياران خود فارغ گرديد، به پاسخ پرسش‏هاى آنان در مورد خواب‏هايشان
پرداخت و گفت:

يكى از شما دو تن، يعنى تو اى رئيس سقايان، دل خوش‏دار و شادمان باش كه به تو مژده
مى‏دهم، پادشاه به دليل تبرئه شدن از تهمتِ توطئه‏اى كه بدان متهم بودى آزادت خواهد كرد و به كار
سابق خود كه ساقى پادشاه بودى برخواهى گشت، ولى تو اى رئيس نانوايان، پوزش مرا بپذير كه تعبير خوابت
را صريح مى‏گويم، مى‏خواهم تو از سرنوشت خويش آگاه باشى، چه اين‏كه پادشاه به زودى حكم اعدام تو را
صادر مى‏كند و به دار آويخته خواهى شد و پرندگان از مغز سرت مى‏خورند و علت اعدام تو اين است كه در
توطئه كشتن پادشاه شركت داشته‏اى.

آن‏گاه يوسف سخن خود را براى آنان پى مى‏گيرد و مى‏گويد:

قضا و قدر الهى همان‏گونه كه بيان كرديم
تعلق گرفته و آن امرى است كه راهى جز واقع شدن ندارد و من هرگز سخن به گزاف نمى‏گويم و آن گونه كه
پروردگارم به من الهام فرموده، خواب‏هاى شما را تعبير كردم.

بدين‏سان، يوسف خواب‏هاى آن دو را به طور صريح تعبير كرد و آنچه را به آن دو خبر داده بود، پس از چند
روز اتفاق افتاد. زمانى كه رئيس سقايان در آستانه آزاد شدن از زندان و بار يافتن به دربار پادشاه
قرار گرفت، يوسف از او درخواست كرد، تا ماجراى وى و ظلم و ستم‏هايى را كه در حقّ او صورت گرفته، به
عرض شاه برساند، شايد وى در كار او تجديد نظر كرده و بدين ترتيب تبرئه شود و ظلم و ستم ناحق را از او
برطرف سازد.

/ 300