زهد و پارسايى - همراه با پیامبران در قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

همراه با پیامبران در قرآن - نسخه متنی

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در تفسير اين آيه شريفه گفته شده با كسى كه قطع رابطه با تو نموده ارتباط برقرار كنى و به كسى كه تو را
از اعطا محروم ساخته است، بخشش نمايى و كسى را كه به تو ستم رواداشته، عفو كنى؛ زيرا اگر با كسى كه
قطع رابطه با تو نموده، ارتباط برقرار سازى، درحقيقت او را بخشوده‏اى و اگر به كسى كه تو را از اعطا
محروم ساخته بخشش نمايى، كار نيكى را انجام داده‏اى و آن‏گاه كه كسى را كه به تو ستم رواداشته مورد
عفو و گذشت قراردهى، درواقع از افراد جاهل و نادان رو گردان شده‏اى.

در قرآن كريم درباره تشويق به
عفو و بخشش آمده است:

وَلا تَسْتَوِي الحَسَنَةُ وَلا السَّيِّئَةُ إِدْفَعْ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ فَإِذا الَّذِي
بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِىٌّ حَمِيمٌ؛(3)

خوبى و بدى با هم يكسان نيستند. بدى مردم را هميشه با بهترين عمل پاداش ده تا همان كس كه بين تو و او
دشمنى وجود دارد، دوست تو باشد.

درباره متصف بودن رسول اكرم(ص) به اين صفات، اخبار فراوانى وارد شده است از جمله در وصف آن حضرت گفته
شده:

«رسول خدا(ص) هرگز براى خود از كسى انتقام نگرفت، مگر در مواردى كه هتك حرمت الهى مى‏شد، كه در
آن صورت براى خدا انتقام مى‏گرفت».

معروف است كه آن بزرگوار به افراد ناشناسى كه از آنها جفايى مى‏ديد، صبر و شكيبايى مى‏كرد.

أنس
مى‏گويد:

«با پيامبر(ص) راه مى‏رفتم. حضرت ردايى نجرانى پوشيده بود كه حاشيه‏اى زبر و خشن داشت. مرد
عربى به او برخورد، رداى حضرت را محكم كشيد، من به كتف پيامبر نگريستم و اثر حاشيه ردا را كه مرد عرب
به شدت كشيده بود بر آن مشاهده كردم.

سپس آن مرد گفت:

اى محمد، دستور ده تا از مال خدا كه نزدت هست به
من بدهند. پيامبر متوجه او شد و تبسّم فرمود و سپس دستور داد اموالى را بدو بدهند».

يكى از رخدادهايى كه مشمول عفو و بخشش كريمانه حضرت شد و دلالت بر بردبارى بى‏نظير وى داشت، اين بود
كه تعداد هشتاد تن از اهالى مكه غرق در سلاح از ناحيه كوه تنعيم به سمت رسول خدا و يارانش فرود آمده و
آهنگ حمله به رسول اكرم(ص) را داشتند، كه توسط ياران آن حضرت به اسارت در آمدند و سپس پيامبر از خطاى
آنها گذشت.

وحشى، قاتل حضرت حمزه عموى پيامبر غلامى حبشى بود كه با عمل خود رسول‏خدا(ص) را به گريه انداخت و
مسلمانان را اندوهگين ساخت.

اين فرد درباره خود مى‏گويد:

پس از فتح مكه و طائف نزد پيامبر شرفياب
شدم، وى ناگهان مرا نزديك خود يافت كه به رسالت او شهادت مى‏دادم، وقتى حضرت مرا ديد فرمود تو وحشى
هستى؟

عرض كردم:

آرى، اى‏رسول خدا(ص).

حضرت فرمود:

بنشين و برايم بگو چگونه حمزه را كشتى؟

مى‏گويد: من
ماجرا را به عرض رسول خدا(ص) رساندم، وقتى سخنم پايان يافت به من فرمود:

واى بر تو، از پيشم برو
نمى‏خواهم ديگر تو را ببينم.

وحشى گفت:

از آن به بعد هر كجا رسول خدا(ص) حضور داشتند، من خود را از او
پنهان مى‏كردم.

شگفتا! پيامبر از برده‏اى حبشى كه اصل و ريشه‏اى ندارد و قاتل عموى پيامبر(ص) است درمى‏گذرد؛ كسى كه
منتهاى آرزوى مسلمانان اين بود او را كشته ببينند همان‏گونه كه قبلاً حمزه را كشته ديده بودند، اين
است معناى گذشت و بخشش هنگام قدرت و اين يكى از صفات پيامبر بود كه گوياى بلندى هدف و رفتار پسنديده
آن حضرت و پيروزى بر هواى نفس بود.

زهد و پارسايى

يكى ازصفات بارز مردم جهان امروز ما كشمكش بر سر دنيا و لذايذ آن است، كشمكش است كه ميان جمعيت‏ها و
افراد، اختلاف و درگيرى آفريده است. و آدمى را پيوسته در پى ماديات به مسابقه وا داشته تا از هر طريقى
كه شده بدان دست يابد، به همين دليل وى را به خستگى كشانده و اسير و گرفتار اندوه و اضطراب نموده و در
جستجوى سعادت و خوشبختى است، ولى اثرى از آن نمى‏يابد.

از ديدگاه اسلام، نبايد ماديات انسان را از انجام وظايف او در برابر آفريدگار خود و وظايف انسانى
خود در برابر برادران مسلمانش منحرف سازد، هر اندازه انسان در زندگى، اموال و دارايى گرد آورد،
سرانجام وى مرگ است و از آنچه گرد آورده بايد دست بشويد.

ازاين‏رو خداوند انسان را بدين سرنوشت
هشدار داده است:

«أَلْهيكُمُ التَّكاثُرُ * حَتّى‏ زُرْتُمُ المَقابِرَ».

/ 300